نشست اکران و نقد فیلم «همه مردان رئیس جمهور» با حضور دکتر سبحان یحیایی و دکتر بهارک محمودی در دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی برگزار شد.

۰۶ آذر ۱۳۹۸ | ۰۳:۳۰ کد : ۱۰۴۶۱ اخبار فرهنگی اطلاعیه ها
تعداد بازدید:۹۴۴
سبحان یحیایی به عنوان ناقد فیلم در این جلسه در سخنانی گفت: در تحلیل گفتمان در رسانه ها، چند موضوع را در نظر می گیرند، یکی تحلیل متن یعنی متنی که به عنوان فیلم مشاهده کریدم، این واجد چه ویژگی هایی بود، دوم، تحلیل بافت و یا کردار گفتمانی وضعیتی که فیلم در آن تولید، اکران و مصرف می شود و اینکه در چه شرایطی تولید می شود و بحث سوم، کردارهای اجتماعی است که کنار هم مفصل بندی می شوند و یک گفتمان متن رسانه ای را می سازند.
نشست اکران و نقد فیلم «همه مردان رئیس جمهور» با حضور دکتر سبحان یحیایی و دکتر بهارک محمودی در دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی برگزار شد.

سبحان یحیایی به عنوان ناقد فیلم در این جلسه در سخنانی گفت: در تحلیل گفتمان در رسانه ها، چند موضوع را در نظر می گیرند، یکی تحلیل متن یعنی متنی که به عنوان فیلم مشاهده کریدم، این واجد چه ویژگی هایی بود، دوم، تحلیل بافت و یا کردار گفتمانی وضعیتی که فیلم در آن تولید، اکران و مصرف می شود و اینکه در چه شرایطی تولید می شود و بحث سوم، کردارهای اجتماعی است که کنار هم مفصل بندی می شوند و یک گفتمان متن رسانه ای را می سازند.

او در ادامه با اشاره به اینکه کارگردان این فیلم، کارگردان متوسطی است و هیچ وقت کارگردان درجه یکی در سینمای آمریکا حساب نشده است، گفت: این کارگردان کارهای درخشانی دارد و اصلی ترین کار او، «روایت پردازی» است. مثلاً در همین فیلم همۀ مردان رئیس جمهور این امر مشهود است. کارهای دیگر او هم داستانی و کارهای خوبی است.

این استاد دانشگاه در ادامه خاطرنشان کرد: این فیلم به موضوعی سیاسی اشاره می کند. سیاست در فیلم هم هست و هم نیست. ما کل فضای فیلم را در فضای تاریک و مبهم می بینیم و اصلاً نور نداریم. در همه جا از رنگ‌مایه‌های تیره استفاده شده و فقط فضای تحریریه واشنگتن پست روشن است و ارتباط جدی را با متن برقرار می کند.

یحیایی در ادامه گفت که سیاست همیشه در «لابه لای متون» است و هیچ‌وقت آن را به صورت امر عینی و انضمامی نمی بینیم.

وی ادامه داد: آن چیزی که ما به آن نزدیک هستیم و با آن همراه می شویم، فقط کاراکتر دو روزنامه‌نگار است که خیلی هم درباره آنها نمی دانیم.

وی در ادامه تصریح کرد: قاعدۀ سینما این است که وقتی شما می خواهید نزدیک بشوید، یکسری از موارد از کاراکتر برملا شود. نه گذشتۀ آن را می دانیم و نه خاطره ای با آن داریم و نه روایتی از خودش دارد؛ فقط یک روایتی است که گره می خورد به این کنجکاوی جستجوگری و پویایی که در این دونفر است. فقط نمایشی از روزنامه نگاری تحقیقی و جست‌وجوگری برای حقیقت که با هیچ چیز و با دست خالی است.

یحیایی افزود: ما اگر جهان اشیا را در فیلم ببینیم، اشیایی که در فیلم معلوم هستند، کاغذ، قلم و دفترچه یادداشت است که این «فردیت کنشگری رسانه‌ای» را خیلی برجسته می کند. یعنی می نویسد. عاملیتش بالاست و ماشین تایپ است. ماشین تایپی که تکنولوژی می آید و تکنولوژی که چاپ مطبوعات است. اینها در خدمت فضا قرار می گیرند.

او ادامه داد: سایۀ سیاست همه جا است. سایۀ نحس، سایۀ بدیُمن سیاست است و این موضع‌گیری فیلم نسبت به سیاست، تیره و تار است. او فضای سیاست را کثیف می بیند.

این عضو هیئت علمی دانشگاه در ادامه سخنانش اظهار کرد: چیزی که ما بیشتر می بینیم، توزیع قدرت سیاسی حاصل «امر سیاسی» است. یعنی آنقدر این روزنامه نگاری سیاسی قدرت دارد که مورد پرسش قرار دهد.

وی تاکید کرد: موضع پاسخ‌خواهی در کاراکترهای این فیلم برجسته است. با اینکه، سیاست غایب است ولی همه جا هست. سیاست همه جا روی شاهدهایی که سراغ آنها می‌رود هست. همه از اعمال قدرت و پاسخگویی می ترسند. این درون‌مایه تاریک، مغایرتی با از آن چیزی که ما به عنوان سینما می شناسیم، ندارد.

یحیایی تصریح کرد: فیلم یک فیلم «داستان‌گو» با روایت پرکشمکش جذاب که فارق از اینکه شما نزدیکی و امر سیاسی داشته باشید، موضوع واترگیت و موضوع رسوایی جمهوری خواهان و موضوع رسوایی نیکسون برای شما مهم باشد، خود داستان شما را می کشد.

او در ادامه افزود: این داستان در واقع یک داستان رفاقت مردانه است. این دو کاراکتر و زوج های سینمایی همدیگر را کامل می کنند و اختلافی در مسیر نیست و یک تیپی تولید می شود که تیپ ایده‌آل روزنامه نگاری تحقیقی است. فردی که جست‌وجوگر است و دنبال می کند.

یحیایی خاطرنشان کرد: او باگ سیستم سیاسی و باگ دموکراسی را می گیرد. بحثی که درباره ی «رکن چهارم دموکراسی» گفته می شود که دموکراسی به عنوان نمونه تحقق یافته انضمامی ایالات متحده را می توانیم سراغ بگیریم. این دموکراسی چطور باعث فساد می شود؟ چگونه قدرت هایش را نامتوازن توزیع می کند؟ و چه کسی می تواند جلوی این را بگیرد؟ این رسانه و روزنامه نگار است که می تواند جلوی این را بگیرد.

این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه سنت افشاگری می تواند مورد بحث قرار بگیرد، تصریح کرد: حال چرا جلوی این امر را نمی گیرند، چون خیلی راحت می شود جلوی فعالیتشان را گرفت یا از روزنامه اخراجشان کرد و اتفاقی نیفتد. آیا آنقدر آزادی بسیط است، دموکراسی واقعی است و این امکان را دارند که رسانه ها عمل بکنند و دموکراسی و آفت های دموکراسی را پوشش بدهند؟

او در ادامه گفت: «میخلز» جامعه شناس آلمانی می گوید، قانون آهنین الیگارشی یعنی هر صنفی، نماینده ای دارد. وقتی یک عده ای اعتراضی می کنند، نماینده ای دارند. یک عده نماینده وقتی می روند و با حکومت صحبت می کنند، خودشان درگیر منفعت می شوند و با قدرت می بندند. نیکسون برآمده از دموکراسی و برآمده از آراست. منتهی در خدمت عمومی نیست و می آید و به ضد خودش بدل می شود. کاری که می کند یک اقدام مجرمانه و غیر قانونی است.

به نقل از عطنا، 


نظر شما :