شخصیت ممتاز حضرت امام خمینی(ره)

تعداد بازدید:۵۳۵۵
خصوصیات امام، استثنایى و ممتاز و بى‏نظیر است و هرچه در ابعاد شخصیت ایشان تأمل کنیم، این استثنا و امتیاز را بهتر و بیشتر مى‏یابیم. حال که این داغ بزرگ، دلهاى ما را گداخته است و غم سنگینى قلبهاى ما را مى‏فشارد، خلأ وجود او را بیشتر احساس مى‏کنیم....
شخصیت ممتاز حضرت امام خمینی(ره)

شخصیت استثنایی و ممتاز
خصوصیات امام، استثنایى و ممتاز و بى‏نظیر است و هرچه در ابعاد شخصیت ایشان تأمل کنیم، این استثنا و امتیاز را بهتر و بیشتر مى‏یابیم. حال که این داغ بزرگ، دلهاى ما را گداخته است و غم سنگینى قلبهاى ما را مى‏فشارد، خلأ وجود او را بیشتر احساس مى‏کنیم....

فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیعت نخست وزیر و هیئت وزیران ۱۶/۳/۱۳۶۸


محو در اراده‌ی الهی و تکلیف شرعی
شخصیت امام تا حد بسیار زیادى به اهمیت و عظمت آرمانهاى او مربوط مى‏شد. او با همت بلندى که داشت، هدفهاى بسیار عظیمى را انتخاب مى‏کرد. تصور این هدفها، براى آدمهاى معمولى دشوار بود و مى‏پنداشتند آن هدفهاى والا، دست‏نیافتنى هستند؛ لیکن همت بلند و ایمان و توکل و خستگى‏ناپذیرى و استعدادهاى فراوان و تواناییهاى اعجاب‏انگیزى که در وجود این مرد بزرگ نهفته بود، به کار مى‏افتاد و در سمت هدفهاى مورد نظرش پیش مى‏رفت و ناگهان همه مى‏دیدند که آن هدفها محقق شده‏اند.
نقطه‏ى اساسى کار او، این بود که در اراده‏ى الهى و تکلیف شرعى محو مى‏شد. هیچ چیز برایش غیر از انجام تکلیف، مطرح نبود. واقعاً او مصداق ایمان و عمل صالح بود. ایمانش به استحکام کوهها مى‏مانست و عمل صالحش با خستگى‏ناپذیرىِ باورنکردنى توأم بود. آن‏چنان در تداوم عمل صبور و کوشا بود که انسان را دچار حیرت مى‏کرد. به همین خاطر، هدفهاى بزرگ قابل وصول شد و دست یافتن به قله‏ها امکان‌پذیر گردید.

فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیعت نخست وزیر و هیئت وزیران ۱۶/۳/۱۳۶۸


شخصیتی عظیم با جامع صفات
شخصیت عظیم رهبر کبیر و امام عزیز ما، حقاً و انصافاً پس از پیامبران خدا و اولیاى معصومین، با هیچ شخصیت دیگرى قابل مقایسه نبود. او ودیعه‏ى خدا در دست ما، حجت خدا بر ما، و نشانه‏ى عظمت الهى بود. وقتى انسان او را مى‏دید، عظمت بزرگان دین را باور مى‏کرد. ما نمى‏توانیم عظمت پیامبر(ص)، امیرالمؤمنین(ع)، سیّدالشّهداء(ع)، امام صادق(ع) و بقیه‏ى اولیا را حتّى درست تصور کنیم؛ ذهن ما کوچکتر از آن است که بتواند عظمت شخصیت آن بزرگمردان را در خود بگنجاند و تصور کند؛ اما وقتى انسان مى‏دید شخصیتى با عظمت امام عزیزمان و با آن همه ابعاد گوناگون: ایمان قوى، عقل کامل، داراى حکمت، هوشمندى، صبر و حلم و متانت، صدق و صفا، زهد و بى‏اعتنایى به زخارف دنیا، تقوا و ورع و خداترسى و عبودیت مخلصانه براى خدا، دست‏نیافتنى است، و مشاهده مى‏کرد که همین شخصیت عظیم، چگونه در برابر آن خورشیدهاى فروزان آسمان ولایت، اظهار کوچکى و تواضع و خاکسارى مى‏کند و خودش را در مقابل آنها ذره‏یى به حساب مى‏آورد، آن‏وقت انسان مى‏فهمید که پیامبران و اولیاى معصومین(ع) چه‏قدر بزرگ بودند.

فرازی بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیعت گروهی از فرماندهان و اعضای سپاه ۱۷/۳/۱۳۶۸


فاتح فتح الفتوح
در پیامى به مناسبت یکى از فتوحات ارزنده‏ى شما در جبهه فرمودند: فتح‏الفتوح، عبارت از ساختن این‏گونه انسانها و جوانهاست. در حقیقت، فاتح این فتح‏الفتوح، خود او بود. او بود که این انسانها را ساخت. او بود که این فضا را مهیا کرد. او بود که مسیر را به وجود آورد. او بود که ارزشهاى اسلامى را بعد از انزوا و خمول، دوباره احیا کرد. میراث او، همین ارزشها و همین جمهورى اسلامى است. هر کدام از ما در هر مسؤولیتى که هستیم، عشق و محبت وافرمان را به آن عزیز، باید در حفظ و تداوم ارزشها و نظام جمهورى اسلامى مجسم کنیم.

فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیعت گروهی از فرماندهان و اعضای سپاه ۱۷/۳/۱۳۶۸


عبد صالح و نیایشگر گریان نیمه شب‌ها
شخصیتى آن‏چنان بزرگ بود که در میان بزرگان و رهبران جهان و تاریخ، به جز انبیا و اولیاى معصومین(علیهم‏السّلام)، به دشوارى مى‏توان کسى را با این ابعاد و این خصوصیات تصور کرد.
آن بزرگوار، قوّت ایمان را با عمل صالح، و اراده‏ى پولادین را با همت بلند، و شجاعت اخلاقى را با حزم و حکمت، و صراحت لهجه و بیان را با صدق و متانت، و صفاى معنوى و روحانى را با هوشمندى و کیاست، و تقوا و ورع را با سرعت و قاطعیت، و ابهت و صلابت رهبرى را با رقت و عطوفت و خلاصه بسى خصال نفیس و کمیاب را که مجموعه‏ى آن در قرنها و قرنها بندرت ممکن است در انسان بزرگى جمع شود، همه و همه را با هم داشت. الحق شخصیت آن عزیز یگانه، شخصیتى دست‏نیافتنى، و جایگاه والاى انسانى او، جایگاهى دور از تصور و اساطیرگونه بود.
او، رهبر و پدر و معلم و مراد و محبوب ملت ایران و امید روشن همه‏ى مستضعفان جهان و بخصوص مسلمانان بود. او، عبد صالح و بنده‏ى خاضع خدا و نیایشگر گریان نیمه‏شبها و روح بزرگ زمان ما بود. او، الگوى کامل یک مسلمان و نمونه‏ى بارز یک رهبر اسلامى بود. او، به اسلام عزت بخشید و پرچم قرآن را در جهان به اهتزاز درآورد. او، ملت ایران را از اسارت بیگانگان نجات داد و به آنان غرور و شخصیت و خودباورى بخشید. و او، صلاى استقلال و آزادگى را در سراسر جهان سرداد و امید را در دلهاى ملل تحت ستم جهان زنده کرد. و او، در عصرى که همه‏ى دستهاى قدرتمند سیاسى براى منزوى کردن دین و معنویت و ارزشهاى اخلاقى تلاش مى‏کردند، نظامى بر اساس دین و معنویت و ارزشهاى اخلاقى پدید آورد و دولت و سیاستى اسلامى بنیان نهاد. و او، جمهورى اسلامى را ده سال در میان طوفانهاى سهمگین و حوادث سرنوشت‏ساز، قدرتمندانه اداره و حراست و هدایت کرد و به نقطه‏یى مطمئن رسانید. ده سال رهبرى او براى مردم و مدیران ما، یادگارى فراموش‏نشدنى و ذخیره‏یى بس گرانبهاست.

فرازی از پیام به ملت شریف ایران در تجلیل از امام امّت ۱۸/۳/۱۳۶۸


شخصیت ممتاز
شخصیت امام(ره) با هیچکدام از رهبرهاى دنیا قابل مقایسه نیست؛ او را فقط با پیامبران و اولیا و معصومان(ع) مى‏توان مقایسه کرد. او شاگرد و دنباله‏روِ آنها بود و به همین خاطر نمى‏توان با رهبرهاى سیاسى دنیا مقایسه‏اش کرد.

فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیعت فرماندهان و اعضای کمیته‌های انقلاب اسلامی ۱۸/۳/۱۳۶۸


انسانی حکیم و حلیم و آینده‌نگر
امام(ره) انسانى بسیار عاقل، دوراندیش، حکیم، آدم‏شناس، تیزبین، حلیم، متین و آینده‏نگر بود؛ که هرکدام از این صفات، کافى بود که شخصى را در مرتبه‏یى والا جاى دهد و احترام همگان را جلب کند. متانت و بردبارى و حلم امام به‏گونه‏یى بود که اگر صد نفر در مجلسى سخنانى مى‏گفتند که او آنها را قبول نداشت، تا لازم نمى‏دانست، حرفى نمى‏زد و سکوت مى‏کرد؛ در صورتى که اگر در حضور آدمهاى معمولى کلمه‏یى گفته شود که برخلاف عقیده‏ى آنها باشد، طوفانى در روحشان به وجود مى‏آید که سریعاً پاسخ بدهند.

فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیعت فرماندهان و اعضای کمیته‌های انقلاب اسلامی ۸/۳/۱۳۶۸


امیر بر هوی‌ها و خواهش‌ها
حقیقتاً براى انسان بزرگ و شخصیت بى‏نظیرى مثل امام عزیز و بزرگوارمان، جا دارد که برگزیده‏ترین انسانها و هوشمندترین ذهنها و صافترین و پاکترین دلها و جانها، از احساس تعظیم و تکریم سرشار شوند. فرق است میان شخصیتى که به خاطر مقام و سمت ظاهریش مورد احترام و تجلیل واقع مى‏شود، و کسى که شخصیت و عظمت و عمق وجود و آراستگیهاى گوناگون او، هر انسان بزرگ و قوى و هوشمندى را به تعظیم و تجلیل و ستایش و تکریم وادار مى‏کند. امام عزیز ما، از این نوع انسانها بود.
امام(ره)، خصلتهاى گوناگونى داشت: بسیار خردمند و عاقل و متواضع و هوشیار و زیرک و بیدار و قاطع و رئوف و خویشتندار و متقى بود. نمى‏شد حقیقتى را در چشم او واژگونه جلوه داد. داراى اراده‏یى پولادین بود و هیچ مانعى نمى‏توانست او را از حرکت باز دارد. انسانى بسیار دلرحم و رقیق بود؛ چه در هنگام مناجات با خدا که از خود بى‏خود مى‏شد، و چه در هنگام برخورد با نقطه‏هایى از زندگى انسانها که به‏طور طبیعى دلها را به عطوفت و رأفت وادار مى‏کند. انگیزه‏هاى نفسانى، جاذبه‏هاى مادّى، هوى‏ها و هوسها، نمى‏توانست به قله‏ى رفیع وجود باتقواى او دست‏اندازى کند. او امیر هوى‏ها و خواهشهاى خود بود؛ ولى خواهشها بر او حکومت نمى‏کردند. صبور و بردبار بود و سخت‏ترین حوادث در اقیانوس عظیم وجود او، تلاطم ایجاد نمى‏کرد.

شخصیت درخشنده
من قادر نیستم خصلتهاى انسانى و والاى این مرد بزرگ را که مثل خورشید در تاریخ ایران درخشید، توصیف کنم. سالهاى متمادى خدمت امام بودم. از سال ۳۷ با ایشان آشنا شدم و به درس او مى‏رفتم. در دوره‏هاى مختلف زندگى و در بحرانهایى که پیش مى‏آمد، رفتار حساب‏شده‏ى آن مرد را دیده بودم. این انسان استثنایى، اصلاً از نوع مردم زمان ما نبود. واقعاً نمى‏توانم خصلتها و خصوصیات این مرد بزرگ را توصیف کنم.

فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیعت نماینده‌ی امام در ارتش، وزیر دفاع و ... ۱۸/۳/۱۳۶۸


عابد و مخلص
نکته‏ى اصلى این است که اگر در مجموعه‏ى ذى‏قیمتى که شخصیت معنوى امام(ره) را تشکیل داده بود، عنصر عبودیت و اخلاص وجود نمى‏داشت، او به این موفقیتها نمى‏رسید. بنابراین، کارهاى انجام شده، خیلى عظیمتر از آن است که شخصیتى با همه‏ى آن خصوصیات منهاى ارتباط با خدا بتواند آن کارها را انجام دهد.
امام که توانست این حرکت عظیم را در دنیا به وجود آورد، به خاطر آن بود که با خدا ارتباط داشت و در این راه ملاحظه‏ى هیچ چیزى را نمى‏کرد. امروز که او در میان ما نیست، سیل اعترافها و تعریفها سرازیر شده است و همه‏ى دنیا به اقدام عظیم او که اقیانوس انسانها را به حرکت درآورد، معترفند. این کار بزرگ، تنها در سایه‏ى قاطعیت و اراده و هوش و شجاعت و تیزبینى و آینده‏نگرى به وجود نیامد؛ این خصلتها قادر نبودند این طوفان عظیم را پیش آورند؛ عنصر اصلى، ارتباط با خدا و کمک خواستن از او بود که نام امام(ره) و کار او را در تاریخ جاودانه کرد.

فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیعت جهادگران جهاد سازندگی ۲۰/۳/۱۳۶۸


شخصی ممتاز و جامع صفات
رهبر کبیر عزیز و امام فقید بزرگوار ما، چهره‏ى درخشانى در عالم بود و حقیقتاً مثل او را نه در این زمان و نه در زمانهاى گذشته نداشتیم و در میان چهره‏هاى معروف عالم - بعد از انبیا و اولیا(علیهم‏السّلام) - شخصیتى با این عظمت و خصوصیات مثبت و جامع‏الابعاد و جامع‏الاطراف سراغ نداریم. من عقیده‏ى قاطع دارم که اگر این بزرگوار همه‏ى آن خصوصیات مثبت چون: علم و قاطعیت و هوش و شجاعت و اراده را دارا بود، ولى اخلاص و ارتباط با خدا و تنزه از شرک - به معناى تجنب از اهواى خود و دیگران - را نمى‏داشت، به این توفیقات دست نمى‏یافت. این توفیقات بزرگ در زمانى به وجود آمد که تمام نشانه‏ها حکایت از انزواى دین و کهنه شدن و فرسوده شدن آن و روآمدن تفکرات و اخلاق و شیوه‏هاى مادّى و حاکمیت هوسهاى شیطانى و بشرى در دنیا داشت.

فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیعت فقها و حقوقدانان شورای نگهبان ۲۱/۳/۱۳۶۸


راز موفقیت اخلاص و اتصال به خدا
به اعتقاد من، مهمترین و تعیین‏کننده‏ترین راز موفقیت او، همان اخلاص و توجه و اتصال به خدا بود. ایشان توانست معناى «ایّاک نستعین» را در عمل خود مجسم کند و به منبع لایزال قدرت الهى متصل شود. وقتى یک انسان کوچک و ضعیف و ظرف محدودى، خودش را به اقیانوس بى‏پایانى وصل مى‏کند، دیگر هیچ عاملى وجود ندارد که بتواند بر او فایق آید. اگر هر انسانى همین کار را بکند، همان‏گونه خواهد شد. البته انسانها به آسانى نمى‏توانند این کار را بکنند؛ ولى ایشان توانست و کرد. ما باید به قدر وسع خودمان تلاش کنیم. بزرگان در قله‏ها ایستادند، ما نیز از دامنه‏ها حرکت کنیم و به آن سمت پیش برویم؛ هرچند به آن قله‏ها هم دست پیدا نکنیم؛ ولى به‏هرحال حرکت و رفتن، فریضه و وظیفه‏ى همه‏ى ماست.

فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیعت فقها و حقوقدانان شورای نگهبان ۲۱/۳/۱۳۶۸


عابد و مخلص
عامل موفقیت رهبر عظیم‏الشأن ما - آن امام استثنایى و بى‏نظیر - این بود که توانست اقیانوس عظیمى را این‏طور به حرکت درآورد و میلیونها انسان را خدایى کند و راه اسلام را، راه زندگى قرار دهد و اسلامى را که همه‏ى قدرتهاى دنیا علیه او بسیج شده بودند، عزیز کند و معنویت و ارزشهاى منزوى‏شده‏ى معنوى را دوباره احیا نماید.
او چون مرد خدا بود و براى خود کار نمى‏کرد، خدا نیز بنده‏ى صالحش را هدایت کرد و به دل و ذهن او صفا و روشنى‏یى بخشید، تا راه را پیدا کند. به او جرأت و شهامت داد، تا در مقابل دنیایى از دشمن بایستد؛ و با دل او انس گرفت، تا از روگردانى انسانها در روزگار غربت، وحشت نکند.
یک روزى امام ما مثل نوح و ابراهیم(علیهماالسّلام)، در غربت و تنهایى و اقلیت بود؛ اما از تنهایى و تهدید نترسید و خدا را از همه‏ى خلایق بزرگتر شمرد. برادران و خواهران! شما که بندگان مؤمن خدا هستید و به خاطر او قیام و حرکت و اقدام کردید و شعار دادید و تصمیم گرفتید جبهه را پُر کنید و شهید دادید و در راه خدا انفاق کردید و تن‏هاى خود را به زحمت انداختید، بدانید که راز اصلى این است که باید با تکیه بر خدا، به دنبال اهداف الهى حرکت کنید.

فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیعت جمع کثیری از مردم استان همدان و ساری و ساوه ۵/۴/۱۳۶۸


امام ، علمدار اسلام ناب
امروز هم در دنیا اسلامى که با ظلم و زورگویى درافتد و چپاولگرى و فساد را محکوم کند، وجود دارد. این اسلام باید در انتظار دشمنى ابرقدرتها و امریکا و صهیونیستها و کمپانیهاى غارتگر عالم و سلاطین فاسد و رؤساى مفسد امروز دنیا باشد.
روزى که ما پشت سر امام عزیز و علمدار اسلام ناب، شعارهاى اسلام واقعى را مطرح مى‏کردیم، مى‏دانستیم که دشمنها و قدرتها و ابرقدرتها در مقابل ما صف‏آرایى مى‏کنند. در صدر اسلام هم همین‏گونه بود. آن روزى که یهودیها و منافقان و کفار و مشرکان، اطراف مدینه‏ى پیامبر را محاصره کردند و جنگ احزاب و خندق را به وجود آوردند، مؤمنین واقعى گفتند: «هذا ما وعدنااللَّه و رسوله»؛ این، چیز تازه‏یى نیست. خدا و رسولش به ما گفته بودند که بدها و شریرها و فاسدها علیه شما همدست خواهند شد. بنابراین، آنها چون صدق وعده‏ى الهى را دیدند، ایمانشان قویتر شد.
هرجا که اسلام واقعى آشکار شد، اگرچه قدرتهاى خبیث و پلید در مقابل آن صف‏آرایى کردند، اما انسانهاى پاک و دلهاى مطهر و روحهاى صاف و فطرتهاى پاک و ناآلوده، با همه‏ى توان و وجود از آن حمایت کردند. چرا ده میلیون انسان عزادار در ایام رحلت امام(ره) گرد پیکر مطهر آن بزرگوار جمع شدند و آن‏گونه بر سر و سینه‏ى خود مى‏زدند؟ چرا صدها میلیون مسلمان در سرتاسر عالم، به خاطر درگذشت یک انسان، این‏طور عزادار و داغدار شدند؟ محبوبیت امام ما به خاطر چه بود؟ جواب، یک کلمه است: به خاطر اسلام. خود آن بزرگوار این نکته را به ما یاد داد و خود او به ما فهماند و تأکید کرد که به خاطر اسلام، خدا دلها را متوجه انقلاب و رهبر و ملت ایران کرد.
آن چیزى که به پاها و دلهاى شما قوّت داد، تا بتوانید راههاى طولانى را طى کنید و به این‏جا بیایید، اسلام ناب و مدافع مظلوم و ناسازگار با ظالم بود. این اسلام است که دلها را جذب و جمع مى‏کند و نیرویى عظیم و شکست‏ناپذیر به وجود مى‏آورد. راز اصلى همین نکته است، که ما باید آن را درست درک کنیم و همیشه به یاد داشته باشیم.

فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیعت روحانیون و مسئولان و مردم استانهای فارس، هرمزگان، شهرهای قزوی، تاکستان و .... ۲۱/۴/۱۳۶۸


دشمن شناسی، دوست شناسی
امام خصوصیات ممتاز فردى خیلى داشت؛ اما توفیقات او بالاتر از آن بود که به خصوصیات فردى یک انسان - هرچه هم بالا - متکى باشد. شجاعت و آگاهى و عقل و تدبیر و دوراندیشى امام بسیار ممتاز بود - در اینها هیچ شکى نیست - اما توفیقاتى که آن بزرگوار به دست آورد، خیلى بالاتر از این است که به شجاعت و عقل و تدبیر و آینده‏نگرى زیاد یک انسان متکى باشد.
آن توفیقها از جاى دیگر نشأت مى‏گرفت، که در درجه‏ى اول از اخلاص او ناشى مى‏شد؛ «مخلصین له الدّین». مخلص خدا بود و کار را فقط براى او - ولاغیر - انجام مى‏داد. لذا اگر همه‏ى دنیا هم در مقابل او قرار مى‏گرفتند و از او چیزى مى‏خواستند که مورد رضاى خدا نبود، انجام نمى‏داد.
در درجه‏ى دوم، توکل و حسن ظن به خدا داشت. هیچ کارى در نظر او خارج از قدرت الهى نبود. کارهاى بزرگ، حرکتهاى عظیم، کندن کوههاى راسخ و جبال راسیات براى او میسور بود؛ چون عقیده داشت که به خدا متکى است و خدا او را کمک مى‏کند؛ و چون به خدا توکل داشت، لذا با حسن ظن مى‏نگریست.
امام دو خصوصیت دیگر هم داشت، که این هم جز با نورانیت الهى ممکن نبود، و آن عبارت بود از: دشمن‏شناسى و دوست‏شناسى. در شناخت دشمنها و دوستها اشتباه نکرد. از اول دشمنها را شناخت و آنها را اعلام کرد و تا آخر هم در مقابلشان ایستاد، و نیز از اول دوستها را شناخت و آنها را اعلام کرد و تا آخر هم از دوستى آنها منتفع شد.

فرازی از خطبه‌های نماز جمعه ۲۳/۴/۱۳۶۸


ذات ممتاز و تربیت شده
مکرراً در طول این چند سال فکر مى‏کردم و به ذهنم مى‏رسید که بخش مهمى از پیروزیهاى ما، ناشى از روحیات شخص امام(ره) است. یعنى آن بزرگوار، علاوه بر این که حقاً و انصافاً یک ذات ممتاز و تربیت شده و ریاضت کشیده و روى خود کار کرده بود - همه‏ى کسانى که از قدیم ایشان را مى‏شناختند، این نکته را تصدیق مى‏کنند - اما احساس مى‏کردیم که در همین دوران انقلاب هم، ایشان در درون خود متوقف نبودند و مثل اولیاى خدا و وجود مقدس پیامبر و ائمه - که دایماً در حال پیشرفت و تحول و تکامل بودند - سیر پیشرفت و تکامل را طى مى‏کردند.
لحظه‏ى بعثت رسول‏اکرم(ص)، مثل لحظه‏ى رحلتشان نبود. در این بیست‏وسه سال، ایشان خیلى پیشرفتها و ترقیات داشتند که براى ما افراد عادى، دهشت‏انگیز است. مؤمن این‏گونه است و لحظه به لحظه در حال پیشرفت مى‏باشد. امام(ره) نیز عیناً همین‏طور بودند و ما آن را - مخصوصاً در مواقع خاص - احساس مى‏کردیم. مثلاً در ماه رمضان، ایشان معمولاً هیچ ملاقاتى نداشتند و بیشتر به خودشان مى‏پرداختند. بعد از ماه رمضان که انسان با ایشان ملاقات مى‏کرد، محسوس بود که نورانیتر و معنویتر شده‏اند. یقیناً بسیارى از موفقیتهاى انقلاب و این ملت، ناشى از همان کانون جوشان منوّر بود.

فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار جمعی از علما، ائمه‌ی جمعه و نهادهای انقلابی، ... ۲۶/۷/۱۳۶۸


لطافت و روح عرفانی
هویت هنرى امام، بعد از رحلتشان براى همه آشکار شد. شاید خیلیها اصلاً نمى‏دانستند که امام اهل شعر یا شاعر است؛ آن‏هم شعر با این مایه از لطافت عرفانى وآن سوخته حالىِ مخصوص یک انسان عارف دلباخته. این بزرگوار، با آن روح عرفانى، همان کسى است که صدایش قویترین صداها علیه استکبار جهانى بود. یعنى لطافت روحى با قوّت اراده‏ى آن‏چنانى همراه مى‏شود و بزرگترین کارهاى روزگار ما را انجام مى‏دهد.
واقعاً تشکیل جمهورى اسلامى، فقط تشکیل یک حکومت جدید و از بین بردن یک حکومت قدیم نبود؛ کار خیلى مشکلتر از این بود. در دنیایى که همه چیز در جهت مادّیت است و شاید حدود دویست سال است که به‏طور برنامه‏ریزى شده، علیه ادیان و بخصوص علیه اسلام کار مى‏شود، تأسیس حکومت اسلامى در یکى از حساسترین نقاط دنیا، واقعاً کار معجزه‏آسایى بود. آن بزرگوار، با قوّت اراده‏ى خودش توانست همه‏ى نیروهاى عظیم مردمى را به‏کار گیرد و این معجزه را به کمک پروردگار تحقق ببخشد.
خیلى مهم است که آن روح لطیف، در طول سالهاى متمادى مبارزه - که مشکلات فراوانى به همراه داشت - با قوّت اراده و استقامت در راه، یک سر مو به چپ و راست نرفت. به‏نظر من، ایشان براى همه‏ى ما و شما به‏عنوان هنرمندان متعهد و مؤمن و براى هر قشرى به عناوین مختلف، الگو هستند و بایستى از ایشان تعلیم گرفت.

فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با شعرا، قصه‌نویسان، فیلمسازان و ... ۲۱/۸/۱۳۶۸


مرد استغاثه و مناجات و دعا
اعتقادم این است که اگر امامِ بزرگوارِ بى‏نظیرِ ما - که واقعاً در میان مردم این زمان، نظیرى براى ایشان نمى‏شناسیم و بعد از ائمه‏ى هدى‏ و اولیاءاللَّه(علیهم‏السّلام) نظیر ایشان را بسیار کم سراغ داریم - با این مفاهیم مأنوس نبود و با مناجات و دعا سروکار نداشت و اهل تضرع و استغفار و استغاثه و گریه و توسل نبود، بسیار بعید بود که خداى متعال این همه توفیق را به ایشان ارزانى بدارد. موفقیتهاى این بزرگوار، به‏میزان زیادى مرهون همین ارتباط با خدا و باز بودن راه دلِ او با درگاه الهى و استغاثه و مناجات و دعا بود. انسان، پیشرفت لحظه به لحظه‏ى این مرد معنوى و الهى را در طى سالهاى اخیر احساس مى‏کرد. هر ماه رمضانى که بر این بزرگوار مى‏گذشت، انسان مى‏دید که نورانیتر شده و خداى متعال او را هدایت مى‏کرده‏است.

فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با جمع کثیری از پاسداران ۱۰/۱۲/۱۳۶۸


سیر دائمی به سوی کمال
این امامى که شماها و دنیا را این‏طور دلباخته کرد - دلباختگى هم نبود، دلها را از جا کند؛ همچنان‏که دنیا را زیرورو کرد - راز کارش در یک کلمه بود. مشکل من و امثال من هم این است که این کلمه را درست بفهمیم و بتوانیم عمل کنیم. گفتنش به زبان آسان است؛ عمل کردنش سخت است. آن کلمه‏یى که ماها شاید حتّى درست نتوانیم آن را بفهمیم، او بدان عمل کرده بود. آن کلمه، عبارت از سیر دایمى به سوى کمال بود. شما خیال نکنید که امامِ سال ۶۸ که به جوار الهى رفت، همان امامِ سال ۵۷ بود که وارد ایران شد. نخیر، امام خیلى جلو رفته بود، خیلى پیشرفت کرده بود، خیلى بالا رفته بود.
درست است که ما منازل امثال آن بزرگوار را نمى‏توانیم بفهمیم؛ اما از همین پایین که انسان نگاه مى‏کند، اوج آن باز بلندپرواز را مى‏بیند. خدا شاهد است که بعد از هر ماه رمضان، گاهى که خدمت امام مى‏رسیدم، برایم محسوس بود که در این ماه رمضان، امام نسبت به گذشته بالاتر رفته، پرواز کرده و از مادّه دورتر شده است. روزبه‏روز جلوتر مى‏رفت و خودش را کاملتر مى‏کرد. انسان مؤمن، این است. «من ساوى یوماه فهو مغبون». اگر دو روزمان مثل هم باشد، سرمان کلاه رفته است. مغبون، یعنى فریب خورده، سرکلاه‏رفته. و کسى که فردایش از امروزش بدتر باشد، «فهو ملعون»؛ یعنى طرد شده است.

فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با فرماندهان و جمعی از سپاهیان و اعضای کمیته انقلاب اسلامی ... ۲۹/۱۱/۱۳۶۹


راز توفیقات پیوسته
امام عظیم‏الشأن که فجر انقلاب اسلامى را در دل تاریکیهاى مادّیت و فساد و ظلم و فسق کنونى جهان به درخشش آورد، شاگرد صادق و مؤمن و مخلص مکتب نبوى بود؛ و این بود سرّ توفیقات پیوسته و محیرالعقول او در برانگیختن مردم و در هراس افکندن به دل ظالمان و جهانخواران و در پیروزیش در صحنه‏هاى گوناگون.

فرازی از پیام مقام معظم رهبری به کنفرانس اندیشه‌ی اسلامی ۱۵/۱۱/۱۳۷۰


رهبر و زمامدار، زاهد و عارف
آنچه که در دوره بعد از تشکیل نظام اسلامى، از ابعاد وجودى امام مشاهده شد، به نظر من به مراتب مهمتر و عظیمتر بود از آنچه که قبلاً دیده شده بود. در این دوران، امام - این شخصیت برجسته و ممتاز - در دو بُعد و دو چهره مشاهده مى‏شود: در دوران حکومت، یک چهره، چهره رهبر و زمامدار است؛ یک چهره، چهره یک زاهد و عارف. ترکیب این دو با هم، از آن کارهایى است که جز در پیامبران، جز در مثل داود و سلیمان، جز در پیامبرى مثل پیامبر خاتم صلّى‏اللَّه‏علیه‏وآله‏وسلّم انسان نمى‏تواند دیگر پیدا کند. اینها حقایقى است که ملت ایران در طول سالهاى متمادى آنها را لمس کرده؛ ما هم که از نزدیک شاهدش بودیم و دیدیم. تربیت اسلامى و قرآنى این است. امام به چنین چیزى همه را دعوت مى‏کرد؛ نظام اسلامى را براى تربیت انسانهایى از این قبیل مى‏خواست و مى‏پسندید؛ همان‏طور که خود او مظهر اعلاى آن بود. در چهره یک حاکم و زمامدار و رهبر، امامِ بزرگوار مردى هوشیار، باشهامت، باتدبیر، باابتکار و دریادل بود. امواج سهمگین در مقابل او چیز کم‏اهمیتى محسوب مى‏شدند. هیچ حادثه سنگینى نبود که بتواند او را شکست دهد و او را به خضوع در مقابل آن حادثه وادار کند...
امام در موضع یک انسان مقتدر و یک انسان بااراده بود؛ انسانى که اگر جنگ پیش بیاید، مى‏تواند تصمیم بگیرد؛ اگر صلح هم باشد، مى‏تواند تصمیم بگیرد. براى اداره یک کشور و براى مواجهه با دشمنان، مى‏تواند تصمیم‏گیرى کند. اما همین انسان، در چهره زندگى شخصى و خصوصى خود، یک انسان زاهد و عارف و منقطع از دنیاست. البته منظور، دنیاى بد است؛ همان چیزى که خود او مى‏گفت دنیاى بد، آن چیزى است که در درون شماست. این ظواهر طبیعت - زمین و درخت و آسمان و اختراعات و امثال اینها - دنیاى بد نیست. اینها نعمتهاى خداست؛ باید اینها را آباد کرد. دنیاى بد، آن خودخواهى، آن افزون‏طلبى و آن احساس تعلّقى است که در درون انسان است. امام از این دنیاى بد به‏کلّى منقطع بود.

فرازی از خطبه نماز جمعه ۱۴/۳/۱۳۷۸


دارای دو خصوصیت صبر و یقین
مایلم عرایض خود را با آیه‏اى از قرآن آغاز کنم که امام بزرگوار ما مصداق آن بود. در سوره مبارکه سجده، خداى متعال ضمن بیان حالات ملتها و اقوام و انسانهاى مبارز و پر تلاشِ مؤمن، این تعبیر را مى‏فرماید: «و جعلنا منهم أئمّه یهدون بأمرنا لمّا صبروا و کانوا بأیاتنا یوقنون»؛ کسانى‏که دو خصوصیت و دو امتیاز را در خود به‏وجود آوردند، به این موهبت بزرگ سرافراز شدند که خداى متعال زمام هدایت مجموعه‏هاى انسانى را به آنها سپرد. آن دو خصوصیت، یکى صبر و دیگرى یقین؛ «لمّا صبروا و کانوا بأیاتنا یوقنون». یقین، همان ایمان آگاهانه و روشن‏بینانه است که وسوسه‏ها نمى‏تواند آن را در دل انسان، سست‏بنیاد کند. صبر، خصوصیتى است که به یک انسان بزرگ این امکان را مى‏دهد که در راه آرمانهایى که آگاهانه و روشن‏بینانه انتخاب کرده است، به هنگام مواجهه با مشکلات، خود و راه خود را گم نکند؛ هدف را فراموش نکند و منصرف نشود. همه پیغمبران، همه هدایتگران و همه کسانى‏که توانسته‏اند در مسیر تاریخِ بشر یک اثر ماندگار و تحسین برانگیز از خود به جا بگذارند،.... امام راحل ما، این تجدید کننده حیات اسلام در میان ملّت ما و امّت اسلامى، از این دو خصوصیت برخوردار بود.
امروز بعد از چهل سال که از واقعه پانزدهم خرداد مى‏گذرد، شما ملاحظه مى‏کنید که نهضت مظلوم امام، دنیاى اسلام را فراگرفته است. یک روز در همین شهر تهران و در قم، مثل امروز و فردا، کسانى مظلومانه جان باختند؛ چون نام اسلام را به پیروى از امام بزرگوار فریاد مى‏کردند؛ چون با سلطه بیگانه بر این کشور و با استثمار منابع حیاتى این کشور به وسیله بیگانگان مخالف بودند. آن روز هر کس به این صحنه نگاه مى‏کرد، شاید گمان مى‏برد که این سخن و این فریاد به پایان رسیده است. امام را با قساوتِ هرچه تمامتر دستگیر و از خانه‏اش ربودند؛ مردم را با وحشیگرىِ هرچه بیشتر سرکوب کردند؛ اما این فکر با الهام از همین قاعده بزرگ الهى - یعنى توأم شدن صبر و یقین - راه خود را ادامه داد. امام پانزده سال مبارزه کرد و به برکت همان ایمانِ آگاهانه توانست ملت ایران را یکپارچه به صحنه رویارویى با استبداد داخلى و استکبار بین‏المللى بکشاند. وقتى ملت در معرکه‏اى پاى خود را وسط گذاشت، پیروزى در آن معرکه حتمى است.
فرق امام بزرگوار ما و دیگر مصلحان تاریخ اسلام در یکى دو قرن اخیر همین بود. امام وارد صحنه شد، وسط میدان آمد، میان مردم بود، با مردم حرف زد، اصول خود را براى مردم تبیین کرد و آنها را به ایمان روشن‏بینانه و آگاهانه‏اى مثل ایمان خود رساند؛ آن‏گاه ایمان و انگیزه مردم و تعالیم اسلام، معرکه را به سود حقّ و حقیقت تمام کرد. دیگران نمى‏توانستند و نتوانستند این مرحله دشوار را پیش ببرند؛ اما امام توانست. ملت ایران به این اصول اعتقاد پیدا کرد، ایمان آورد و در راه آن به مجاهدت پرداخت. نتیجه این شد که اوّلاً نظام اسلامى على‏رغم همه کارشکنیها و دشمنیها به پیروزى رسید و روزبه‏روز تا امروز ریشه‏دارتر شد و ثانیاً فکر تحقّق و حیات دوباره اسلام و نجات امّت اسلامى از ظلم و استکبار قدرتهاى مستکبر، در مرزهاى این کشور محدود نماند.

فرازی از بیانات رهبر مقام معظم رهبری در چهاردهمین سالگرد رحلت بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران امام خمینی (ره)۱۴/۳/۱۳۸۲


برخورداری از روحیه حسینی
در تمام عمر ده ساله حیات مبارک امام رضوان اللَّه تعالى علیه، پس از پیروزى انقلاب، یک لحظه اتّفاق نیفتاد که او به خاطر سنگینىِ بارِ تهدید دشمن، در هر بُعدى از ابعاد، دچار تردید شود. این، یعنى همان برخوردارى از روحیه حسینى.
جنگ، تلفات دارد. جان یک انسان، براى امام خیلى عزیز بود. امام بزرگوار، گاهى براى انسانى که رنج مى‏بُرد، اشک مى‏ریخت و یا در چشمانش اشک جمع مى‏شد! ما بارها این حالت را در امام مشاهده کرده بودیم. انسانى رحیم و عطوف، داراى دلى سرشار از محبّت و انسانیت بود. اما همین دل سرشار از محبّت، در مقابل تهدید شهرها به بمباران هوایى، پایش نلرزید و نلغزید. از راهْ برنگشت و عقب‏نشینى نکرد. همه دشمنان انقلاب در طول این ده سال، فهمیدند و تجربه کردند که امام را نمى‏شود ترساند. این، نعمت بسیار بزرگى است که دشمن احساس کند عنصرى چون امام، با ترس و تهدید از میدان خارج نمى‏شود. امام، با منش و شخصیت درخشان خود، کارى کرد که همه در دنیا، این نکته را فهمیدند. فهمیدند که این مرد را از میدان نمى‏شود خارج کرد؛ تهدید نمى‏شود کرد؛ با فشار و با تهدیدهاى عملى هم نمى‏شود او را از راه خود منصرف کرد. لذا مجبور شدند خودشان را با انقلاب تطبیق دهند...

فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در اجتماع پر شکوه زائران مرقد امام خمینی (ره)۱۴/۳/۱۳۷۵
 

نظر شما :