فردوسی مردمی ترین سخنور و ستون زبان پارسی است

۳۱ خرداد ۱۴۰۰ | ۲۳:۲۳ کد : ۱۵۱۰۴ اخبار فرهنگی انجمن ها
تعداد بازدید:۲۰۶
نشست "چشم خرد" از مجموعه برنامه های شب های فرهنگی دانشگاه، به مناسبت پاسداشت روز زبان و ادبیات پارسی و نکوداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی با حضور دکتر میرجلال الدین کزازی، شاهنامه پژوه و استاد دانشگاه علامه طباطبائی، دکتر محمد جعفر یاحقی، استاد دانشگاه فردوسی مشهد، دکتر محمد امیرجلالی، عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبائی و کیخسرو دهقانی، شاهنامه خوان برجسته کشوری به همت معاونت فرهنگی و اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی در بستر مجازی برگزار شد.
فردوسی مردمی ترین سخنور و ستون زبان پارسی است

به گزارش معاونت فرهنگی و اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی، دکتر میر جلال الدین کزازی در ابتدای نشست گفت: شاهنامه از زمان پیدایش در دل و جان ایرانیان و پارسی زبانان جای گرفته است و فردوسی به مردمی ترین سخنور تبدیل شده است. در کنار ارزش بسیار هنر فردوسی در آفرینش شاهنامه که سرشار از شگردها و شیوه های زیبا شناختی است، آنچه باعث شده است فردوسی مردمی ترین سخنور ایران شود، زبان اوست.

وی افزود: شاید کمی تعجب برانگیز باشد و گفته شود زبان فردوسی در شاهنامه همان زبانی است که دیگر سخنوران ایرانی در سروده های خود به کار گرفته اند، پس چرا زبان فردوسی سبب شده او مردمی ترین سخنور ایران شود. پاسخ این است که هر سخنوری بهره ای ویژه از زبان می برد. درست است که همه زبان آوران و سخن گستران ایرانی در ایران پس از اسلام، شاهکارهای خود را به زبان پارسی سروده اند، اما هر کدام از آنها زبان را به شیوه ای دیگر به کار برده اند. در دانش سبک شناسی به این جدایی ها پرداخته شده است.

دکتر کزازی ادامه داد: این شیوه ها در سخنوران بزرگ آنچنان از یکدیگر جدا شده اند که هرکدام از آنها رنگ و ساختاری جداگانه ای دارند که سخن سنجان و زبان شناسان اگر بیتی را از این سخنوران بشنوند یا بخوانند، بدون آنکه نام سراینده را بدانند، می توانند حدس بزنند که بیت از کدام سراینده است. کاربرد و معنی واژه هایی که فردوسی در سرودن شاهنامه استفاده کرده است، ویژه اوست.

وی خاطرنشان کرد: اگر بخواهم از نگاهی بسیار کلان، سخنوری فردوسی را به یکی دیگر از سخنوران پارسی همانند کنیم، بدون شک آن سخنور سعدی است. فردوسی و سعدی دو تن از بنیاد گذاران زبان پارسی اند ولی بهره فردوسی در این کار بزرگ بیشتر از سعدی است. زیرا سعدی وامدار فردوسی است و زبان او همواره یکسان نیست. ویژگی های ساختاری و بنیادین این دو زبان، روشنی و رسایی است. زبان هر دو به روشنی روز است. خواننده و شنونده هنگامی که بیت هایی از این دو سخنور را می شنود یا می خواند به آسانی می تواند معنی آنها را متوجه شود و به منظور سخنور پی ببرد.

استاد دانشگاه علامه طباطبائی عنوان کرد: آفریده های سعدی و فردوسی را می توان به دو گونه کالبدینه و نهادینه تقسیم کرد. کالبدینه به زبان و رویه سخن باز می‌گردد. در این گونه فردوسی و سعدی مانند هم هستند اما در گونه نهادینه، شاهنامه شاهکاری بسیار دشوار و دیریاب است. رویه سخن در شاهنامه به آسانی شکافته می شود اما در این رویه به مغزی بسیار سخت می رسیم که به آسانی شکافته نمی شود. سروده های سعدی در نهادینگی به هیچ وجه با شاهنامه قابل سنجیدن نیست.

وی بیان کرد: زبان فردوسی و سعدی روشن، روان و زودیاب هستند و گاه این زبان آنچنان ساده است که شبیه به زبان گفتاری و زبان عادی مردم می شود. اما در همین زبان، سختی و دشواری وجود دارد. واژه ها پیوندی تنگاتنگ با هم دارند به طوری که اگر واژه ای را از بیتی حذف کنیم و به جای آن واژه ای هم معنی با همان ساختار آوایی را جایگزین کنیم، بیت آسیب می بیند.

این شاهنامه پژوه در پایان سخنان خود گفت: افسانه این زبان در آن است که سعدی و فردوسی تنها سخنورانی هستند که توانسته اند به زبان ساختاری دست یابند. این زبان خود به تنهایی و بدون هیچ آرایه و ترفند ادبی و زیبا شناختی، زیبا و هنری است. زبان ساختاری هنگامی که با توانایی هنری این دو سخنور همراه می شود، اعجاب انگیز می شود و به همین دلیل بی مانند خواهد بود.

در ادامه نشست دکتر محمدجعفر یاحقی با پاسداشت زبان پارسی و فردوسی، گفت: ارتباط زبان فارسی با فردوسی ارتباط تنگاتنگی است. بدون تردید یکی از ستون های بزرگ هویت و شناسایی ایران، زبان پارسی است و فردوسی ستون این زبان است. اگر به این ارتباط دقیق شویم متوجه می شویم که سهم فردوسی در نگاهداشت و عظمت بخشیدن به زبان پارسی بسیار زیاد است. این زبان برای ایرانیان یک حیثیت هویتی دارد. بعد از اسلام که تازیان به ایران آمدند و زبان مردم برای مدتی به فراموشی سپرده شد با تدابیری که بزرگان آن دوره به ویژه فرمانروایان سامانی اندیشیدند، کم کم این زبان روی پای خود ایستاد و مردم را اطراف خود جمع کرد.

وی با بیان اینکه تازیان زبان پهلوی را که در آن زمان زبان رسمی ایرانیان بود، به رسمیت نمی شناختند، افزود: زبان عربی جای زبان رسمی را گرفته بود. اما زبان پارسی مانند فرهنگ ایران، یک زبان سازگاراست و توانست با زبان چیره ای که در دامن فتوحات عرب بر ایران غلبه پیدا کرده بود کنار بیاید. زبان پارسی با زبان عربی کنار آمد به این صورت که قالب را از زبان تازی گرفت ولی اندیشه و فکر پارسی را در آن قالب ریخت. بنابراین زبانی که بعدها هویت ایرانی شد و فردوسی نگاهبان این زبان شد، زبانی است که کالبد تازی دارد اما از درون پارسی و ایرانی است. فردوسی وارث زبانی شد که با شتاب به سمت تکامل، فراگیری و عمومیت پیش می رفت.

دکتر یاحقی افزود: فردوسی بر بنیانی که به طور رسمی و استوار بنا شده بود، کاخ بلندی ساخت که آن را از باد و باران گزندی نیست. این کار برای فردوسی یک هویت و رسالت تاریخی ایجاد کرد تا زبان را به مرحله کمال برساند و در بین مردم عمومیت بخشد. فردوسی زبان را مردمی کرد و به میان توده ها برد. او زبان پارسی را خلق نکرد بلکه آن را بزرگ کرد و به آن شکوه بخشید و توانست دنیایی را مصخر خود کند.

وی گفت: دوامی که فردوسی به زبان پارسی داد را از حیث قالب، محتوا و ادبی بودن می توان بررسی کرد. قالب زبان در سخن فردوسی پیراسته، زرین و شفاف است. واژگان غنی را وارد زبان کرد و بسیاری از واژه هایی که باید به جریان می افتاد را به جریان انداخت. این قالب زرین، محتوای والایی نیاز داشت. آنچه در شاهنامه و در سخن فردوسی ارائه شده است مقام والایی دارد که با این قالب زرین متناسب است. یعنی یک هویت برتر متعالی این قالب زرین را پر و سرشار از تعالی اندیشه و تکامل می کند که ما آن را هویت فرهنگی و ایرانی می نامیم. همچنین آن ادبیتی که لازمه پیشبرد سخن از ترکیب این دو بود، از توانایی فردوسی در آفرینش سخن برمی‌آمد.

استاد دانشگاه فردوسی مشهد در پایان سخنان خود گفت: فردوسی چنان غنایی به زبان پارسی بخشیده است و آن را سرفراز کرده است که تا به امروز هم صدای واژه های او در زبان پارسی شنیده می شود. بسیاری از واژه ها، تک واژه ها و تعبیراتی که ما امروزه به کار می بریم منبع آنها از شاهنامه است و شاهنامه آنها را به عرصه زبان فارسی وارد کرده است. به همین دلیل نه تنها شاعر بلکه گوینده ای نیست که تحت تاثیر سخن فردوسی نباشد و به نحوی از زبان فردوسی و آفرینش های فردوسی برخوردار نباشد.

گفتنی است در پایان این نشست کیخسرو دهقانی از شاهنامه خوانان برجسته کشور، به شاهنامه خوانی پرداخت.

 

انتهای پیام/


نظر شما :