نشست علمی تلفیق هنر و ریاضی با حضور دکتر حمیده سادات خادمی برگزار شد
به گزارش معاونت فرهنگی دانشگاه علامه طباطبایی دکتر حمیده سادات خادمی پیرامون فلسفه آموزش هنر گفت: یکی از چیزهایی که در فرایند آموزش ابتدایی وجود دارد این است که معلم آن پایه تمام دروس را به عهده میگیرد. هنر یکی از آن درسهایی است که گاهاً کنار گذاشته میشود و یک درس بدرد نخور تلقی میشود و بعداً بعضی از معلمها زمان هنر را به بقیه درسها اختصاص میدهند. تحقیقات متعددی این موضوع را ثابت کرده که هرگز هنر پایینتر از دیگر دروس نیست یعنی هرگز نمیتوانیم بگوییم که هنر درسی است که اولویتش پایینتر از ریاضی، علوم و... است.
وی افزود: هنر چیزی است که اگر در کودک من به شکوفایی برسد و اگر در کودکان به خوبی رشد پیدا کند اثر مثبت آن را میتوانیم در دیگر درسها ببینیم. اگر نظامهای آموزشی هنر را بررسی کنیم، در دورههای مختلف مدلهای مختلفی که به هنر نگاه میکردند بر این نظر بودند که هنر در خدمت دیگر دروس است و اصلاً ذات کمالگرایی و ذات رشد دهندهای ندارد که بخواهد به عنوان یک ویژگی منفرد به آن توجه شود و اینگونه بود که همیشه هنر در درسهای دیگر حل میشد. اگر نگاه اینگونه باشد که هنر در درجه دوم است، پس وجود هنر برای این است که باقی درسها حالشان بهتر شود بنابراین اگر از تکنیکهای هنری استفاده شود چون باورمندی روی خود ذات آن تکنیک وجود ندارد احساس میشود که آن تکنیک به ذات قرار نیست کاری انجام دهد و اثر مثبت نیز حتی در فرایند آموزش بقیه دروس من جمله ریاضی دیده نخواهد شد.
او گفت: اگر ما واقعاً هنر را یکی از رساترین زبانها در تعامل بدانیم و وضعیت معرفت افزایی و اتفاقاتی که مربوط میشود به حس کودکان و برون ریزی هیجاناتشان و توانایی اعتماد به نفسشان نسبت به اینکه میتوانم خلاق باشم و... اگر با این نگاه به فرایندهای هنری توجه کنیم، در واقع حق مطلب فلسفه آموزش هنر و نظام تعلیم و تربیتی که به هنر اهمیت درست میدهد را ادا میکنیم؛ در غیر این صورت نگاهمان میشود هنر در خدمت درسی که آموزش داده میشود و اثرش کوتاه مدت خواهد بود. پس هنر بسیار فراتر از این حرفهاست که بخواهیم فقط به عنوان یک ابزار به آن نگاه کنیم.
دکتر خادمی بیان کرد: فضای ارائه هنر آنقدر زیاد است که ما میتوانیم در بستر هنر وارد شویم و یک نگاه درست به هنر داشته باشیم و در همه حوزههای آن میتوانیم ببینیم که چقدر میتوانیم هم برای بهبود رشد خود کودک و بالارفتن اعتماد به نفس و شکوفایی در توانمندیها و هم به عنوان ابزاری در جهت تلفیق بادگرد روز مثل علوم ریاضی و...خوب استفاده کنیم.
وی افزود: پس زبان هنر، اصیلترین، خالصترین و رساترین زبانهاست که به کمک آن میتوان افراد جامعه را به سوی پیشرفت و تعالی سوق داد.
وی در خصوص هنر بیان داشت: هنر یک فرایند عالی و یک نگاه معرفتی است و هدف آن است که در کلاس هنر، کودک در آن تولید هنری داشته باشد، مهارتهایش رشد پیدا کند، بتواند مهارتهای دست ورزی داشته باشد، تکنیکهای هنری به آنها آموخته شود و از کاردستیهای خودش لذت ببرد و بعد مهارتهای مختلفی که در حوزه رشدی او قرار گرفته را در دیگر قسمتهای درسیش استفاده کند؛ و همچنین یک نگاهی نسبت به میراث فرهنگی و تاریخی کشور خود داشته باشد. سومین هدفی که تربیت هنری دارد آن نگاه زیبایی شناختی است. ما برای زیبای یک اثر مقیاس ارزش یابی و قدر شناسی و ارزش گذاری روی اثر داریم.
دکتر خادمی پیرامون ویژگیهای رشدی کودکان ابتدایی اظهار داشت: کودکان دبستانی اغلب به طور طبیعی کنجکاو و دوست دارند که به طور خلاقانه مسائل را یاد بگیرند تا اینکه اطلاعات از پیش آماده شده توسط والدین و معلمان را بیاموزند. تفکر کودک بیشتر بر اصول منطقی و عینی گرایی استوار است. کودک مرتب در حال جستجو است و گویا لحظهای آرام و قرار ندارد. دادن فرصتهایی برای دستکاری عمل، لمس و احساس اجسام به کودکان کمک خواهد کرد تا از مفاهیم و رابطهها درک بهتری داشته باشند.
او گفت: در فضایی که شرایط عاطفی و روانی لازم برای پرورش خلاقیت و یادگیری دانش آموزان وجود دارد، میتوان از دانش آموزان انتظار داشت تا پدیدهها را از جنبههای مختلفی مورد دقت و توجه قرار دهند. کودکان به برنامههای درسی که آنها را با تجربههای غیر قابل پیش بینی مواجه کرده و هیجان زده نماید نیاز دارند و اجرای چنین برنامهای مستلزم وجود معلمان خلاق است؛ به عبارت دیگر دانش آموزان خلاق به معلمان خلاق نیاز دارند.
وی در ارتباط ریاضی و هنر در بستر تاریخ و ارتباط بین هنر و ریاضی گفت: در دوران رنسانس نقاشان بزرگ ریاضی دان هم بودند افرادی نظیر آلبرتی داوینچی ریاضیدانی هنرمند یا هنرمندانی ریاضیدان بودند. آلبرتی در سال ۱۴۳۵ میلادی اولین کتاب را درباره پرسپکتیو نوشت. درارک معماری هنرمند بود و هندسه تصویری را بنیان نهاد. نقاشان و هنرمندان عمدتاً برای جان دادن به تصاویر و القای فضای سه بعدی به آثار خود به ریاضیات روی آوردند.
وی در ادامه اضافه کرد: یکی از اصلیترین قسمتهایی که ما در فرایندهای آموزشی میتوانیم آن را به زیبایی در آن بگنجانیم و با بچهها کار کنیم هندسه است. هندسه به مفهوم عام آن، زمینهای است سرشار از زیبایی. در خیلی از تکنیکهای هنری و در خیلی از فرایندهایی که مربوط میشود به یک هنر عمیق و جذاب و لذت بخش هندسه و ریاضی نقش اساسی دارند.
دکتر خادمی گفت: اینکه معلم با ایدههای آموزشی به کلاس برود و اینکه در فرآیندی مانند الگو یابی و چرخه آموزش اعداد خلاقیت در حوزههای مختلف داشته باشیم مهم است.
دکتر حمیده سادات خادمی در خصوص اثر آموزش بر پایه هنر بیان کرد: هنر ابزار قدرتمندی است که میتواند به رویارو شدن با دشواریهای ریاضی بهترین شکل ممکن کمک کند. نقش آموزشی هنر تنها در بهبود کیفیت فهم مسئله بسیار حیاتی و اساسی است بلکه برای متحول کردن طرز فکر به شیوههای گوناگون دارای قدرت و ظرافتی عظیم است. تصور و خیال، یکی از سرچشمههای اصلی آفرینشهای هنری است. در ریاضیات هم دستکم عنصرهای ریاضی و هنری وجود دارد چرا که مایه اصلی کشفهای ریاضی، همان تصور و خیال است. تمامی عرصۀ ریاضیات سرشار از زیبایی و هنر است. زیبایی ریاضیات را میتوان در شیوه بیان موضوع، طرز نوشتن ارائه آن، در استدلالهای منطقی آن، در رابطه آن با زندگی و واقعیت در سرگذشت پیدایش و تکامل آن و در خود موضوع ریاضیات مشاهده کرد.
وی با اشاره به روش سنتی تدریس ریاضی گفت: به کارگیری افراطی روشهای سنتی تدریس درس ریاضی با محتوای خشک و بی روح سبب میشود دانشآموزان در فرآیند تدریس و یادگیری و ایفای یک نقش فعال، فرصت مشارکت کمی داشته باشند و مجالی برای بروز استعدادهای خلاق نیابند. بیشتر روشهای سنتی آموزش ریاضی، معلم محور هستند؛ یعنی در هنگام تدریس معلم، دانش آموزان نقش فعالی در یادگیری ندارند و فقط معلم فعالیت میکند. در این صورت اصلاً یادگیری عمیق این اتفاق نمیافتد. از آنجایی که ریاضی و هنر دو علم جدایی ناپذیرند با استفاده از به کارگیری فعالیتهای هنری هم میتوان فرصتی به دانشآموزان برای بروز خلاقیت داد و هم با ایجاد فضایی فعال و لذت بخش، محیط مناسبتری را برای یادگیری مهیا کرد.
وی در پایان با اشاره به روش تدریس مفید گفت: یکی آیتمهای مختلفی که در کلاس ریاضی میتوانیم از آن استفاده کنیم موسیقی است زیرا ریتم چیزی است که در ذهن دانش آموز میماند. ریتم موسیقی چیزی است که دیرتر از حافظهمان پاک میشود؛ بنابراین اگر احساس میکنیم که از ریتم موسیقیایی برای گفتن مفاهیم اصلی و واحدهایی که باید گفته شود و چارچوبهایی که باید یاد گرفته شود مؤثر است نباید دریغ کنیم.
همچنین افزد: نقاشی، ترسیم و رسم در محاسبهها و در شکل گیری اشکال هندسی و در فضاهایی که تقارن را در بر میگیرد حرف اول را می زند. اوریگامی، کاردستی و کار با قیچی و به ویژه اوریگامی نیز برای یادگیری ریاضی از اهمیت بسیاری برخوردار است. استفاده از نمایش و ویدیوهای نمایشی برای تدریس بسیار مهم است. پس ترکیب همه اینها ویدیو درست کردن، کاردستی، کلاژ، چاپ، نقاشی، قصه گفتن، نمایش اجرا کردن و هر کدام از اینها میتواند فرایندهای آموزشی مهمی را در پروسه آموزش ریاضی به وجود بیاورد.
پایان جلسه به پرسش و پاسخ میان حاضران در جلسه گذشت.
نظر شما :