نشست تخصصی قفقاز جنوبی؛ تحولات امروز، چشم انداز فردا برگزار شد
به گزارش معاونت فرهنگی دانشگاه علامه طباطبایی، دکتر ماندانا تیشه بار گفت: منطقه آغدام حدود ۱۷۰۰ هکتار است. آغدام در زبان ترکی باستان به معنای قلعه سفید است. تقریباً از نیمههای سده ۱۸ میلادی زمانی که اولین خانات منطقه قره باغ در اینجا تشکیل شدند و در واقع اقتدارشان تثبیت شد یکی از این خانات به نام پناه قلی خان دستور میدهد که در این جا کاخی با سنگهای سفید برایش بسازند و بعد از آن این منطقه به عنوان خانه سفید یا خانه روشن نامیده میشود.
وی افزود: گفته میشود در تاریخچه این منطقه، شهریت ان از سال ۱۸۲۸ در ساختارهای اداری و دولتی تثبیت شده و در ۱۹۱۸ ژنرال نوری پاشاک فرمانده عثمانی بوده در اینجا پرچم آذربایجان را برافراشته.
دکتر تیشه بار بیان کرد: مردم منطقه در دوران شورویها بیشتر در زمینه تولید کره و تولید نوشیدنیهای مختلف و همینطور ساخت بعضی از ماشینآلات سرگرم بودند. اقتصاد منطقه نیز بر این اساس بوده است که بعد از فروپاشی اتحاد شوروی در جولای یا تیرماه ۱۹۹۳ ارتش ارمنستان وارد این منطقه میشود و یکی از اقداماتی که انجام میدهند با توپخانه بسیاری از مناطق مسکونی در این شهر را گلوله باران و نابود میکنند. بعد از تسلیم آغدام و ترک مردم آذری و سربازان ارتش آذربایجان از این منطقه شهرهای دیگر نیز مانند فضولی، زنگلان و... پشت سر هم بدون مقاومت خیلی زیادی تسلیم میشوند.
او بیان داشت: در واقع در ۲۷ سال گذشته شاید مهمترین نهاد حیات آغدام در آذربایجان تیم فوتبال آغدام بوده که جزء لیگ آذربایجان به حساب میآمده است ولی بقیه مردم در مناطق مختلف اسکان پیدا کردند.
وی پیرامون جمعیت این منطقه بیان کرد: در مورد جمعیت منطقه نظرات و منابع و دیدگاههای مختلف وجود دارد. بعضیها بر این نظرند که تا پیش از ورود ارتش ارمنستان به اینجا حدود ۱۶۰ هزار نفر زندگی میکردند و بعضیها نیز بر این عقیدهاند که که در سال ۲۰۱۸ سرشماری شده است و ۲۸ هزار نفر از زندگی میکردهاند. با همه این تفاسیر در شهریور ۱۴۰۰ این منطقه خالی از سکنه بود.
او گفت: فاصله این منطقه تا باکو حدود ۳۶۰ کیلومتر است. در سال ۲۰۰۸ مجلهای بین المللی گزارش و عکسهایی از این شهر منتشر کرد و این شهر را هیروشیمای قفقاز نامید. به خاطر ویرانیهای بزرگی که در این شهر به چشم میخورد در
سالهای آتی یعنی در سالهای ۲۰۱۰ کم کم این شهر به نام بزرگترین شهر ارواح نامیده شده است.
وی اضافه کرد: در طی مسیر از باکو به آغدام چیزی که به چشم میخورد دشت بزرگ وسیعی است که هیچ ساختمان بزرگی در آن وجود ندارد این مسیر آسفالت شده نبود و خیلی به ندرت میشد در جاهایی از این شهر آثار کارهای عمرانی را دید که تازه شروع شده بودند.
همچنین گفت: در اغلب مسیر منطقه نوارهایی کشیده شده بود و به خاطر اینکه این مناطق مینگذاری شده بودند و هنوز پاکسازی نشده بودند و تقریباً گوشههای کوچکی را دولت آذربایجان توانسته است پاکسازی کند. یکی از اقدامات اذربایجان برای مناطق مین گذاری این بود که در خرداد ۱۴۰۰ دولت آذربایجان در برابر آزاد کردن ۱۵ اسیر ارمنی درخواست کرده بود که نقشه مین گذاری منطقه آغدام را از دولت ارمنستان دریافت کند تقریباً میشود گفت که ۹۰ درصد این مناطق هنوز مین گذاری هستند.
وی در خصوص سیاستهایی که این دولت دنبال میکند گفت: از ایران و برخی کشورهای دیگر برای کمک در مین روبی درخواست شده است که فرصت خوب میتواند برای ایران باشد که ارتش و سپاه کشور ایران که تجربه زیادی در این زمینه دارند وارد عمل شوند و حضور خود را در این منطقه آغاز کنند.
دکتر ماندانا تیشه بار در ادامه به خاطرات خود در سفر پرداخت و در پایان گفت: نقش ما دانشگاهیان این خواهد بود که بتوانیم گفتمان سازی کنیم و همچنین بتوانیم از این سوء برداشتها در منطقه جلوگیری کنیم چون یکی از علل بحران امروزی در منطقه قفقاز سوء برداشتها است.
دکتر عباس ملکی در ادامه گفت: وقتی که ما از قفقاز و ماورای قفقاز و قفقاز جنوبی صحبت میکنیم درمورد جایی صحبت میکنیم که در سالهای ۱۸۱۳ و ۱۸۲۸ از ایران جدا شدند و به اشغال روسیه تزاری درآمدند و در سال ۱۹۱۷ مستقل شدند و در سال ۱۹۲۱ مجدد به اشغال اتحاد جماهیر شوروی در آمدند و در سال ۱۹۹۱ مجدداً مستقل شدند. او او افزود: فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی نکات عجیبی دارد که یکی از آنها این است که استالین براین نظر بود که مسائل مربوط به حقوق قومیتها را حل کردهاند و چیزی به نام مسئله قومی و گروهی و در اتحاد جماهیر شوروی نیست ولی بعداً مشخص شد که با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی استالین فقط گروههای قومی را سرکوب کرده و یا جابجا کرده است و دوم اینکه اینها مسئله انتقال انرژی را به اندازه زیادی در آن اختلال به وجود آوردهاند؛ چون قبل از انقلاب اکتبر روسیه در ۱۹۱۷ جریان نفت و استفاده از نفت در اینجا بوده است.
وی بیان کرد: کمپانی نوبل از ۱۹۷۰ تا ۱۹۱۸ در باکو و منطقه سنگچال تولید نفت داشت اینها باعث شده است که در قفقاز جنوبی یا قفقاز مقدار زیادی بن بست و مسائل زیادی و به اصطلاح جریاناتی به وجود آید که اقتصاد این کشورها را به هم زد اما مهمترین مسئله اختلافات قومی بود که اقتصاد را به هم زد.
او بیان داشت: ناگورنو قره باغ یک استان خودمختاری است که در داخل جمهوری آذربایجان است ولی اکثریت جمعیتش ارمنیها بودند. قفقاز موقعیت ژئوپلیتیک مهمی دارد موقعیتی که بین اروپا و آسیای جنوب غربی و آسیای شمالی است و همچنین دسترسی به دریای سیاه دارد و میتواند به دریای خلیج فارس خیلی نزدیک باشد.
وی اضافه کرد: در گذشته ایرانیها، یونانیها، رومیها، عربها، ترکها و مغولها هر کدام در این منطقه حضور داشتند و بیشتر فرهنگ و تمدن ایرانی در آنجا بوده است و بعد از ۱۸۲۸ و عهدنامه ترکمنچای ارس سرحدات کشور ما بود.
او گفت: اگر به تاریخ مراجعه کنیم در سال ۱۹۱۷ تا ۱۹۲۱ اندیشههای بازگشت به ایران بود و مقدار زیادی مذاکرات از ۱۹۱۸
در کنار کنفرانس ورسای بین نمایندههای ایران از جمله مرحوم محمدعلی فروغی با نمایندههای حزب مساوات و نمایندههای باکو بود ولی هیچ وقت به نتیجه نرسید ودر آخر نیروهای بالشویک یا ارتش سرخ همه چیز را برای خود برداشت و غارت کرد.
دکتر عباس ملکی گفت: گرجستان در بخش کوهستانی قفقاز است که تفلیس مرکز آن است. در تفلیس بیش از هزار قطعه نقاشی
است که از دوران شاه عباس صفوی و بعد قاجاریه در آنجا نگهداری میشود که نشان میدهد حاکم تفلیس ایرانی بوده است. ما در وزارت خارجه فرمانی از شاه عباس صفوی داریم برای حاکم گروزنی یا گروژنی که حاکم چچن را تعیین کردهاست.
او بیان کرد: بیشترین جنگهای داخلی را گرجستان دیده است ارمنستان کشوری کوچک بدون دسترسی به دریا است و مرکز آن ایروان است و مردم آن بیشتر ارمنی هستند گرچه مسلمان هم دارد تقریباً همه مردم ارمنی هستند و بیشتر مردم متعلق به کلیسای ارتودوکس ارمنی هستند. ۹۰ درصد آذربایجان آذری هستند و بقیه تالشی، لسکی، یهودی و مسیحی نیز بودند؛ ولی بیشتر آنها مسلمان هستند.
وی بیان داشت: در آبخازیا یا به عبارتی آبخازستان بسیار جنگ اتفاق میافتاده است؛ و بلاخره آبخاز ها در همان ابتدا جدا شدند و تنها کشوری که آنها را به رسمیت شناختند روسیه بود. سوخومی مرکز آبخاز ها است و بندر پوتی در جنوب آن است که مرکز تجاری ایران بوده و ایران با این جا کار میکرده است.
دکتر ملکی در ادامه اضافه کرد: موضوع آغدام از سال ۱۹۸۸ شروع شد و تا سال ۱۹۹۴ تقریباً تمام قره باغ را گرفت. در سال ۲۰۲۰ نیروهای آذری حمله کردند و مناطقی از خاک خود را پس گرفتند. در سال ۱۹۹۴ یک افسر اطلاعاتی آمریکا به نام پرگابل اولین بار مسئلۀ کانال بین ارمنستان و قره باغ و و کانال بین آذربایجان و نخجوان را مطرح کرد که ایران با آن مخالفت داشت به دلیل اینکه دسترسیاش به ارمنستان قطع میشود ولی به نظر میرسد که همانقدر که رزمایشی در ایران شد کافیست. و بیشتر از این نباید به آذربایجان دشمنی کنیم چون آذربایجان دو بخش است یک بخش آن مسئولین هستند و بخش دیگر مردم شجاع این منطقه هستند که به نظر میرسد که در درازمدت آنها نمیتوانند از فرهنگ یا سرزمین ایران جلو باشند.
دکتر ملکی در مورد پیشینه تاریخی آذربایجان گفت: در اواسط دهه ۱۹۹۰ کشورهای قفقاز جنوبی بازسازی زیرساختهای انرژی خود را مختل کردند. در همان زمان تصمیم گرفتند که در کدام مکانها انرژی خود را ارسال کنند. در غیاب سیستم انرژی شوروی به بازار اروپا افزایش دسترسی خود را آغاز کرد؛ و همکاریهای انرژی بین ترکیه و آذربایجان و گرجستان باعث ایجاد فرصتهایی برای ادغام بیشتر در بازار اروپا شد. آذربایجان به دلیل داشتن ذخایر نفتی خود رها شد و شروع به صادرات انرژی خود با گرجستان به عنوان یک کشور مهم ترانزیت کرد.
او پیرامون پروژههای انرژی چندملیتی در آذربایجان گفت: خطوط لوله تکمیل شده عبارتاند از باکو نووروسیسک که حدود ۱۵۰ هزار بشکه نفت را منتقل میکند و خط لوله نفت باکو_سوپسا که در گرجستان در کنار دریای سیاه است ۱۴۵ هزار بشکه در روز میبرد. خط لوله نفت باکو- تفلیس – جیها، ن برای یک میلیون و ۲۰۰ هزار بشکه نفت ساخته شده است و این همان لولهای است که آمریکاییها برای آن بسیار تلاش کردند ولی آذربایجان به اندازه ظرفیت این خط لوله نفت ندارد تا نفت آنها را تأمین کند. خط لوله باکو – تفلیس - ارزروم ۸/۸ بیلیون مترمکعب در سال از آن میرود و اما ظرفیت آن برای ۲۵ میلیارد مترمکعب در سال است و به این دلیل ظرفیت زیاد است که فکر میکردند ترکمنستان نیز میتواند به آنها کمک کند ولی چیزی خلاف این اتفاق افتاد. خط لوله تپ ترانس آدریاتیک در اروپا قرار دارد و ۶ میلیارد متر مکعب به ایتالیا میدهد و ۱۰ میلیارد مترمکعب نیز ظرفیت اضافی دارد.
وی افزود: تاناپ از نفت و گاز آذربایجان تغذیه میشود ۱۶ میلیارد مترمکعب از شاه د نیز میگیرد و ظرفیت اضافی آن ۱۵ میلیارد مترمکعب در سال است که یک ملیارد دلار اتحادیه اروپا برای ساخت آن وام داده است. خطوط لولهای که ناتمام ماندند عبارتند از خط لوله گاز ترانس کاسپین، که از ترکمنستان به آذربایجان است که ۳۰ میلیارد متر مکعب در سال تولید میکند و دیگری خط لوله سیپ یا خط لوله اروپای جنوب شرقی است. وی پیرامون پیشینه تاریخی ارمنستان بیان کرد: کشور ارمنستان از لحاظ انرژی بسیار فقیر است ولی از لحاظ منابع آبی موقعیت خوبی را داراست. با نگاهی به اروپا موقعیت ارمنستان به دلیل روابط پرتنش با ترکیه و آذربایجان به حاشیه رفت و این کشور را
مجبور به اتکای بیشتر به روسیه برای منابع انرژی ارمنستان به دلیل کمبود منابع طبیعی کرد. ارمنستان به دلیل وجود آن تا حد زیادی از چنین اغدام منطقهای مستثنی شده است. روابط دیپلماتیک افغانستان با ترکیه و درگیری با آذربایجان بر سر قره باغ مانع از مشارکت این کشور در ترانزیت منابع انرژی خزر شده است.
او در خصوص گرجستان گفت: به دلیل بحران انرژی در دهه ۱۹۹۰ مصرف انرژی گرجستان کاهش یافت و در سال ۲۰۰۱ به پایینترین حد خود رسید. دسترسی مجدد به بازار روسیه پس از جولای ۲۰۱۳ صادرات گرجستان را افزایش داد. موقعیت جغرافیایی آن که مسیرهای حمل و نقل شرقی-غربی را به هم متصل میکند همچنین باعث رشد اقتصادی آن میشود. گرجستان در حال حاضر صادرکننده خالص برق با استفاده از انرژی آبی پاک و تجدیدپذیر از گرجستاناست. گرجستان میزبان خطوط لوله به شرق و غرب است و همچنین گرجستان میزبان وسیلههای ترانزیتی شمال جنوب نیز هست.
وی بیان کرد: اشتراکات بین این سه یالت عبارتند از اینکه همه دارای زیرساخت تأمین انرژی موروثی بر اساس امکانات تولید در مقیاس بزرگ و مصرف ناکارآمد انرژی هستند. همه از لحاظ نوسازی زیرساختها در دهه ۱۹۹۰ عقب ماندهاند. همه آنها به دلیل تولید ناخالص داخلی پایین، سرانه و مصرف انرژی نسبتاً پایینی دارند. همچنین فاقد چارچوبهای قانونی، نهادی و سیاسی مناسب برای توسعه بهرهوری انرژی موجود و پتانسیل انرژی تجدید پذیر هستند. و در آخر اینکه همه آنها دارای سطح پایین همکاری اقتصادی بین یکدیگر هستند.
دکتر ملکی پیرامون انرژی در خزر بیان داشت: خزر منطقهای غنی از انرژی است. رشد جمعیتی و اقتصادی قابل توجهی در دهههای آینده پیشبینی میشود. منطقه خزر دارای منابع هیدروکربنی قابل بازیابی است و همچنین از ۳۰ میلیارد بشکه نفت و ۷ هزار میلیارد متر مکعب گاز برخوردار است. در مجموع 4 درصد از ذخایر اثبات شده نفت و گاز جهان در این منطقه موجود است و همچنین بعید به نظر میرسد که رقابت بر سر دسترسی به این منابع سودآور فقط به عنوان یک موضوع ژئو-اقتصاد باقی بماند.
او گفت: کشورهای عمده صادرکننده ملی شرکتهای تولیدکننده یا صادرکننده متعلق به دولت بودند. در بیشتر کشورهای واردکننده خریداران خدمات ملی و منطقهای و شهری متعلق به سطح دولتی مربوطه بودند. این تاسیسات عملاً انحصار مشتریان منطقه خدمات رسانی خود را داشت. بنابراین دولتها به مسئول مقررات و قیمت گذاری انرژی بودند.
دکتر ملکی با اشاره به حمل و نقل انرژی گفت: استخراج و انتقال نفت و گاز از خزر به عنوان منبع اصلی اختلافات مطرح شده است. بسیاری از کشورهای دریای خزر خواهان شبکههای خط لوله هستند که گزینههای دیگری به جز صادرات از طریق سیستمهای روسی در اختیار آنها قرار دارد. موقعیت استراتژیک ایران بین خلیج فارس و دریای خزر و شبه قاره هند آن را در قلب بحثهای مربوط به تأمین منابع خروجی نفت و گاز طبیعی قزاقستان و ترکمنستان به بازارهای خارج قرار میدهد. بیشتر فعالیتهای اخیر مربوط به صادرات هیدروکربن ایران و خزر بر ترتیبات مبادله بین کشورها متمرکز شده است.
او در پایان افزود: دو درس را باید همواره به یاد داشته باشیم یکی این است که ایران مصرف کننده انرژی خزر در شمال و تأمینکننده خلیج فارس است و دیگری این که هیچ وقت منابع انرژی دریای خزر را با خلیج فارس مقایسه نکنیم.
نظر شما :