کارگاه تحلیل گفتمان در دانشگاه علامه طباطبایی تهران برگزار شد (۱)

۰۱ آبان ۱۴۰۰ | ۰۷:۵۱ کد : ۱۵۹۹۳ اخبار فرهنگی انجمن ها
تعداد بازدید:۲۱۷
کارگاه تحلیل گفتمان، به همت انجمن علمی مطالعات زنان با همکاری پژوهشکده مطالعات و سیاستگذاری اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی تهران، ۱۸ مهرماه ۱۴۰۰ ساعت ۱۴ برگزار شد.
کارگاه تحلیل گفتمان در دانشگاه علامه طباطبایی تهران برگزار شد (۱)


کارگاه تحلیل گفتمان، به همت انجمن علمی مطالعات زنان با همکاری پژوهشکده مطالعات و سیاستگذاری اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی تهران، ۱۸ مهرماه 1400 ساعت ۱۴ برگزار شد.
سخنران این جلسه خانم دکتر سعیده امینی بودند.
به گزارش معاونت فرهنگی دامشگاه علامه طباطبایی، دکتر سعیده امینی گفت: همه ما می‌دانیم که در واقع بسیاری از دیدگاه‌های نظری و حتی روش‌هایی که ابداع می‌شوند همه بر گرفته از آن تحولات اجتماعی هستند که رخ می‌دهند. در واقع نسبت پدید آمدن یک روش و زمینه‌های ظهور یک روش وابسته است به تحولات اجتماعی و رخدادهای اجتماعی که به تبع آن مسائلی پدید می‌آیند پدیده‌های اجتماعی نوظهور رشد می‌کنند که با اتکا به هر روش یا دیدگاه نظری امکان پرداختن به آنها وجود ندارد؛ بنابراین آنچه که اهمیت دارد این است که ما ببینیم تحلیل گفتمان اول نسبتش با سایر رویکردها چگونه است چه بستری زمینه‌ساز ظهور روش پیچیده و چند وجهی تحلیل گفتمان شده است.
وی افزود: بحث‌های حوزه علوم اجتماعی و بنیانگذاران رشته جامعه شناسی عمدتاً تکیشان بر دیدگاه پوزیتیویستی بوده که ریشه اندیشه به صورت دکارتی برمی گردد و اینکه اساساً یک واقعیت عینی باید وجود داشته باشد که قابل سنجش و اندازه گیری باشد.
او گفت: این دیدگاه دیدگاهی است که نگاهش به پدیده‌های اجتماعی همانند پدیده‌های فیزیکی است و و قائل به این هست که با یک سبک و با یک روش می‌توانیم پدیده‌ها را مطالعه کنیم. در نقد این رویکرد به جهت اینکه این رویکرد و این دیدگاه حالت تک بعدی دارد رویکرد تفسیری سربرآورد و در نقد این دیدگاه شکل گرفت و تمام توجه به رویکرد تفسیری این هست که ما صرفاً به آن بعد ظاهری و واقعیت عینی نمی‌توانیم توجه داشته باشیم بلکه جامعه را باید به مثابه یک متن ببینیم و به مثابه یک متن درک و تفسیر کنیم تا بتوانیم یک فهم دقیق و درستی را از این موضوع داشته باشیم. 
او بیان کرد: بعد از رویکرد تفسیری وبر در حوزه جامعه شناسی به آن می‌پردازد و وارد نگاه‌های مکتب فرانکفورت می‌شویم که هر چند فرانکفورتی‌ها از رویکرد تفسیری اثر پذیر هستند و آنها هم جامعه را به مثابه یک متن لحاظ می‌کنند اما یک بعد انتقادی به این موضوع اضافه می‌کنند که فقط تفسیر متن کافی نیست بلکه باید یک نگاه انتقادی به آن روندهای جاری که در جامعه وجود دارد داشته باشیم. در واقع نسبت تحلیل گفتمان با این رویکردها به این صورت است که با اثرپذیری از مکتب فرانکفورت و با اثرپذیری از رویکرد تفسیری، حالت تفسیری و درعین‌حال انتقادی خواهد داشت.
وی بیان داشت: اواسط دهه ۶۰ تا اواسط دهه ۷۰ را مقطعی دانستند که در این مقطع روش و نظریه‌های تحلیل گفتمان به عرصه آمده است. به بیان نشی از پست مدرن به معنای جنبش یاد می‌کند زمینه‌هایی که ظهور و گرایش به روش تحلیل گفتمان را پسامدرنیته می‌داند که در واقع جامعه در این مقطع از زمان به دلیل ظهور جنبش‌های نوپدیدی که اتفاق افتادند که ویژگی این جنبش‌ها متمایز و متفاوت از جنبش‌های پیشین بود و تاکید ایشان بر هویت بود زمینه ساز این شد که هویت پذیری، معنایابی، معیار صدق و کذب آن وجوهی که پسامدرنیته بر آن تاکید می‌کند به عنوان سیار بودن و گذرا بودن و مواردی نظیر این مهم شدن این مباحث زمینه را فراهم می‌کند برای اینکه نظریه و روش تحلیل گفتمان به یک معنا تولید شوند؛ چون که آن روش‌های سنتی امکان اینکه بتوانند رخدادهای پیش آمده را مدیریت کنند و پاسخ دهند و تحلیل و بررسی کنند برایشان وجود نداشت و بنابراین این زمینه به لحاظ اجتماعی شرایط را مهیا کرد که گرایش در حوزه مطالعاتی به تحلیل گفتمان افزایش پیدا کند.
دکتر سعیده امینی ادامه داد: ما در بحث دوران پسا مدرن در واقع فرهنگ یک جایگاهی و یک امری دارای جایگاه ویژه خودش، در دوران مدرنیته رسوخ می‌کند به همه سطوح زندگی و در واقع فرهنگ و سیاست به نوعی دست در دست همدیگر رقم زننده تحوّلات می‌شوند. سیاست در واقع دچار یک چرخش فرهنگی می‌شود و بافرهنگ گره می‌خورد و از کانال فرهنگ در زندگی اجتماعی ظهور پیدا می‌کند.
او گفت: مفاهیم مهمی مانند زیست فرهنگ و کنترل روان‌ها و صنعت روانکاوی و... این‌ها مباحثی هست که در این دوره از زمان مطرح می‌شود. بنابراین با اتکا به رخداد شرایط اینچنینی زمینه ظهور و گرایش به روش تحلیل گفتمان مهیا می‌شود.
وی در خصوص کاربرد روش تحلیل گفتمان در پژوهش‌ها گفت: در تحلیل گفتمان نگاه‌های مختلفی وجود دارد که رایج‌ترین آنها عبارتند از تحلیل گفتمان فرکلافی، لاکلاو و موفه و بحث‌های تحلیل گفتمان از منظر فوکو و همچنین بحث‌های روانشناسی گفتمانی را نیز داریم که این‌ها به عنوان رایج‌ترین‌ها هستند. این‌ها درست است که همه زیر چتر تحلیل گفتمان قرار می‌گیرند اما زاویه دید آنها با همدیگر متفاوت است.
او بیان کرد: موضوعاتی مثل تحول گفتمان‌های سیاسی، تحلیل گفتمان‌های فکری، تحلیل گفتمان‌های روشنفکری، تحول گفتمان‌های جنسیتی و... این‌ها همه در پرتو روش‌های تحلیل گفتمان امکان پذیر هستند.
وی بیان داشت: در سال‌های اخیر بحث‌هایی در مورد تحلیل گفتمان چند وجهی یا تحلیل گفتمان چند وجهی انتقادی مطرح شده است. در بحث تحلیل گفتمان چند وجهی که در کتاب تحلیل گفتمان کاربردی آرتور آسابرگر به خوبی به آن پرداخته شده  این است که ما با توجه به اهمیت یافتن رسانه‌ها در سال‌های اخیر و مهم شدن آنها و نقشی که پلتفرم‌ها در زندگی اجتماعی ما پیدا کرده‌اند بسیاری از بررسی عرصه‌ها و فضاهای مجازی با اتکا به تحلیل گفتمان چند وجهی میسر است.
همچنین اضافه کرد: خود روش تحلیل گفتمان بیشتر بر پایه متن است و یکسری از رویکردهایی که در تحلیل گفتمان وجود دارد مثل دیرینه شناسی و تبار شناسی فوکو این‌ها محصول عمیق شدن در فرآیندها و تحولات تاریخی هستند.
وی ادامه داد: یکی دیگر از صورت‌های تحلیل گفتمان به فرکلاف معروف است. در واقع در تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف، بیشتر تاکید بر روی متن است، یعنی متونی که تولید شده‌اند؛ و آن وجه انتقادیشان بر می‌گردد به آن روابط قدرتی که به توحید این متون در دوره‌های زمانی مختلف کمک کردند و روابط قدرتی که به صورت مستتر و نامحسوس در درون یک متن وجود دارد که به شیوه‌های مختلف قابل بررسی است.
او گفت: دو روش دیرینه شناسی و روانشناسی فوکو و همینطور تحلیل گفتمان فرکلاف از بررسی تصاویر ناتوانند و بعد بصری در حیطه کاری این‌ها نیست. تحلیل گفتمان چند وجهی در واقع صورها و دیدگاه‌ها و روش‌هایی از تحلیل گفتمان را تکمیل کرده که صرفاً تمرکز بر آن داشتند و به فهم عمیق‌تر و به واکاوی بیشتر رخدادها به ما کمک کرده است. بنابراین تلفیق متن و تفسیر به طور توامان به فهم رویداد به ما کمک می‌کند؛ و تحلیل گفتمان چند وجهی یک گام جلوتر از آن صورت‌های تحلیل گفتمان حرکت می‌کند اما این تحلیل گفتمان چند وجهی حالت انتقادی نیز ممکن است پیدا کند.
وی افزود: وقتی بحث انتقادی مطرح می‌شود در بحث فوکو بحث تبارشناسی را داریم. تبارشناسی روابط برعکس دیرینه‌شناسی و درصورت مکمل آن فقط روابط درون گفتمانی را بررسی نمی‌کنیم بلکه روابط بین گفتمانی و روابط غیر گفتمانی را و از همه مهم‌تر آن ساز و کاری که زمینه ساز این شده که این صورت از گزاره‌ها و نظام معنایی شکل مسلطی را بگیرد را بررسی می‌کند.
دکتر سعیده امینی بیان کرد: یکی از آیتم‌های مهمی که فرکلاف در تحلیل گفتمان به آن توجه می‌کند این است که در متنی
که  خوانده می‌شود در نسبت بین بخش‌های مختلف و آن روابط قدرتی که در این متن خود را نشان می‌دهد آیا صحبت از روابط افقی قدرت است یا روابط عمودی قدرت؟ که به بحث درون متن برمی‌گردد؛ و دیگری این است که در یک دوره زمانی چه عواملی مسبب این شده که جلوه خاصی از متون یا متون خاصی به صورت مسلط در بیایند و مورد توجه قرار گیرند. بنابراین روابط قدرت در برجسته سازی نقش مهمی دارد؛ در تحلیل گفتمان چند وجهی انتقادی نیز همینطور است.
وی بیان داشت: گفتمان از عرصه زبان‌شناسی به تدریج وارد حوزه جامعه شناسی شده است. اصطلاح تحلیل گفتمان اولین بار در سال ۱۹۵۲ توسط یک زبان شناس انگلیسی به نام زلیگ هریس به کار گرفته شد. اول آن‌چیزی که تحلیل گفتمان در زمینه زبان شناسی خیلی روی آن تاکید داشت بحث جمله بود یعنی تحلیل گفتمان یک جمله و بعد از آن نیز به تحلیل گفتمان گفتگو روی آوردند یعنی تحلیل گفتمانی که روی مصاحبه‌ها و گفتگوها و مانند اینها تاکید داشت و در گام بعدی ما شاهد تحلیل گفتمان روی متون مکتوب هستیم.
وی افزود: اما تحلیل گفتمان در عرصه بعدی حالت صوری و ساختارگرا داشت. آن چیزی که در تحلیل گفتمان از منظر زبان شناسی مد نظر قرار می‌گیرد نحوه قرار گرفتن و چینش کلمات در کنار همدیگر و تولید یک معنا هست اما در حوزه زبان شناسی یک وجه ساختار گرا و کارکرد گرا نیز وجود دارد.
او گفت: اما تحلیل گفتمانی که در عرصه زبان شناسی آمد و وارد حوزه علوم اجتماعی شد و به برکت ورود متفکرانی مثل فوکو و... در حوزه علوم اجتماعی و سیاسی رخنه و رشد کرد نگاهش با تحلیل گفتمانی که در عرصه زبان شناسی بود، متفاوت بود و اولین قدم پیوند آن زبان و تکست با آن زمینه اجتماعی بود. اما یکی از مباحثی که مهم است این است که ما رویکردها و نظریه‌پردازان مختلفی داریم که همه اینها ذیل تحلیل گفتمان زیر چتر تحلیل گفتمان قرار می‌گیرند.
وی پیرامون اصول و مفروضات مشترک خاطر نشان کرد: اصول و مفروضات مشترک تحلیل گفتمان عبارتند از دستیابی ما به واقعیت صرفاً از طریق زبان امکان پذیر است. دوم اینکه زبان صرفاً بازتابنده واقعیت از پیش موجود نیست. ما با زبان باز نمودهایی از واقعیت را خلق می‌کنیم که این بازنمودها صرفاً بازتاب‌های واقعیت از پیش موجود نیستند بلکه به ساخت واقعیت کمک می‌کنند. سوم اینکه زبانها در الگوها و گفتمان‌ها ساخته می‌شوند و چهارم اینکه این الگوهای گفتمانی توسط اعمال گفتمانی حفظ می‌شوند یا تغییر پیدا می‌کنند.
او گفت: چیزی که لاکلاو و موفه در بحث تحلیل گفتمان بیان می‌کنند این است که گفتمان‌ها بر حسب زمان و مکان متفاوت هستند و همچنین این گفتمان‌ها وابسته به زمینه اجتماعی‌اند و نهادها و و بافت اجتماعی نقش تعیین کننده در تحول، حفظ و انتشار گفتمان دارند و همچنین گفتمان‌ها فهم ما را از واقعیت شکل می‌دهند.
وی افزود: با وجود این که این مشترکات وجود دارد و این مفروضات مشترک بین تحلیل گفتمانی‌ها هست اما اینها یک وجوه تمایز و در عین حال یک وجوه تفاوتی نیز با همدیگر دارند در بحث فوکو و بحث‌های لاکلاو و موفه به نسبت انتزاعی‌تر هستند تا تحلیل گفتمان فرکلاف به بیان یورگنسن لوئیز فیلیپس در کتاب تحلیل گفتمان به این موضوع اشاره می‌کند که تحلیل گفتمان فرکلاف خیلی وابسته و تجربی‌تر است و در بخش توصیف بر روی متن کاملاً تمرکز دارد و به آن ساختار گرامری زبان و همچنین نحوه چینش کلمات در کنار یکدیگر توجه دارد؛ ولی تحلیل گفتمان لاکلاو و موفه و تحلیل گفتمان فوکو تا حدودی جنبه انتزاعی‌تری دارند.
او گفت: در بحث تحلیل گفتمان فوکو و تحلیل گفتمان فرکلاف یک دیالکتیکی بین گفتمان با جهان بیرون قائل هستند ولی در بحث‌های تحلیل گفتمان لاکلا و مفر گفتمان کاملاً حالت سازنده دارد.
وی در خصوص تحلیل گفتمان فوکو بیان کرد: بحث تحلیل گفتمان فوکو بحث بسیار مفصلی است. تمام رویکردها و دیدگاه‌هایی که به نوعی به تحلیل گفتمان می‌پردازند ریشه در آراء فوکو دارند حتی آن رویکردهایی که ممکن است مخالف آراء فوکو و بخش‌هایی از نظریات او باشند و در تمام رویکردهای تحلیل گفتمان دیده می‌شود که نقل قولی از فوکو وجود دارد و به نام فوکو ارجاع شده است.
وی بیان داشت: تصویری که فوکو از گفتمان ارائه می‌دهد صرفاً یک تصویر اثر پذیر نیست. به بیان فوکویی مولد بودن گفتمان را نباید فراموش کنیم گفتمان در عین حال که تأثیر پذیر است تأثیر گذار نیز هست و در عین حال که مولود است مولد نیز هست؛ بنابراین در بحث تحلیل گفتمان فوکو این موضوع بسیار بسیار می‌تواند حائز اهمیت باشد.
او گفت: همانطور که در بحث اصول و مفروضات مشترک گفته شد که گفتمان فهم ما را از واقعیت نشان می‌دهد به بیان فوکویی گفتمان قدرت تولید حقیقت را دارد و به بیان فوکویی فرآیندهای گفتمانی این توانایی را دارند که صدق و کذب را مشخص کنند. بنابراین طی فرآیندی که اراده معطوف به حقیقت نامیده می‌شود گفتمان‌ها حقیقت را تولید می‌کنند.
دکتر سعیده امینی ادامه داد: آن چیزی که مد نظر فوکو هست لزوماً این نیست که یک گفتمان بازنمایی درستی از یک واقعیت هست یا نه؛ آن چیزی که برای فوکو اهمیت دارد این است که چه ساز و کار و شرایطی زمینه‌ساز این می‌شود که یک گفتمان محبوبیت پیدا کند و از نظر اکثریت مورد توجه قرار بگیرد و یک گفتمان دیگری طرد شود و به حاشیه رود و چه به صورت استعاری و... با آن برخورد شود. آن ساز و کارها مواردی هست که کشف آن ساز و کارها از نظر فوکو بسیار مهم است و به خاطر همین است که می‌گویم دیرینه‌شناسی فوکو که آن گزاره‌های گفتمان را شناسایی می‌کند و روابط درون گفتمانی و چینش گزاره‌هایی که خلق حقیقت می‌کند را در دیرینه شناسی می‌بیند اما در تبارشناسی نگاهش انتقادی است و دلیل انتقادی بودن نگاهش کشف آن روابط و مکانیزم هایی است که باعث شده است این گفتمان، گفتمان مسلط شود و مورد توجه و حمایت قرار بگیرد و گفتمان‌های دیگری با آنها از روی سوءظن برخورد شود.
وی افزود: گفتمانی که گفتمان مسلط است این توانایی را دارد که حقیقت را بازسازی کند بنابراین حقیقت امری برساختی است و در واقع آن گفتمانی که گفتمان مسلط است این توانایی را دارد که بتواند آن حقیقت را تولید کند و به نوعی آن را تثبیت کند.
او گفت: اما یک نکته‌ای که مهم است این است که چه در برساختن امر واقع و چه در برساختن حقیقت گفتمان‌ها این نقش پررنگ را و این نقش مهم را دارند این که چه چیزی برای ما معنادار و مهم است و چه چیزی از نظر ما می‌تواند درست و صادق و کاذب باشد و این‌ها با اتکا به بیان فوکویی ساختارهای گفتمانی میسر هست؛ و در واقع ما با اتکاء به اینها است که می‌توانیم با استفاده از گفتمان‌ها و ساختارهای گفتمانی آن امر واقع و واقعیت را فهم کنیم.


نظر شما :