ویژه نامه ولادت امام حسین (ع)، امام سجاد (ع) و حضرت ابوالفضل العباس (ع)

۲۳ بهمن ۱۴۰۲ | ۰۷:۵۹ کد : ۱۷۳۳۴
تعداد بازدید:۱۷۸۴
ویژه نامه ولادت امام حسین (ع)، امام سجاد (ع) و حضرت ابوالفضل العباس (ع)
ویژه نامه ولادت امام حسین (ع)،  امام سجاد (ع) و حضرت ابوالفضل العباس (ع)

ویژه نامه ولادت امام حسین (ع)

حسین کشتی نجات، ولادت امام حسین علیه السلام

امام حسین علیه السلام، در سوم ماه شعبان در شهر مدینه به دنیا آمد. مادرش فاطمه دخت رسول الله (ص) بود. آن حضرت با نثار خون پاک خود و یارانش، از اسلام و ارزش های اسلامی پاسداری نمود. روز میلاد آن امام عزیز به روز پاسدار نام گذاری شده است. پیامبر صلی الله علیه و آله سلم، تبسّم بر لب، لحظه موعود را به شوق ایستاده و امیرمومنان علی علیه السلام، لحظه شمار در آغوش فشردن توست! مدینه دوباره محور توجّه است. هر لحظه که می گذرد، التهاب بیشتر می شود و انتظار، شیرین تر! و ناگهان...

شناسنامه امام حسین علیه السلام

امام حسین علیه السلام سومین امام و دومین نواده رسول خدا(ص) و یکی از دو سرور جوانان اهل بهشت و دو گل خوشبوی محمد مصطفی و یکی از پنج نفر اصحاب کساست. او سرور شهیدان نام داشت و مادرش فاطمه دخت رسول الله(ص) بود. در سوم ماه شعبان در شهر مدینه به دنیا آمد. برخی گویند تولد آن حضرت در پنجم شعبان سال سوم یا چهارم هجری بوده است. همین که امام حسین به دنیا آمد وی را نزد جدش رسول الله(ص) بردند و تولد وی را به ایشان مژده دادند. آن حضرت نیز در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفت. و پس از گذشت هفت روز او را حسین نامید. برای او گوسفندی عقیقه کرد، و به مادر این کودک دستور داد که موی سر فرزند خود را بتراشد و همانند برادرش امام حسن برای او نیز هموزن موی سرش نقره به مستمندان بدهند. فاطمه(س) این دستور را به مرحله اجرا درآورد.

اوصاف و القاب امام حسین علیه السلام

کنیه امام، ابو عبد الله و القاب وی را الرشید، الوفی، الطیب، السید، الزکی، المبارک، التابع لمرضاة الله، الدلیل علی ذات الله، و السبط، نوشته اند. اما بالاترین لقب همان است که جد بزرگوارش پیامبر (ص) بر او و برادرش امام حسن نهاده و فرمود: حسن و حسین دو سرور جوانان اهل بهشتند. و در جای دیگر رسول الله (ص) امام حسین (ع) را به نام سبط خواند. در کتاب الفصول المهمة، نقش انگشتری وی، لکل اجل کتاب آمده، اما در کتاب وافی و غیر آن که از امام صادق(ع) نقل گردیده، حسبی الله، و از امام رضا(ع) «ان الله بالغ امره» ذکر شده است و چنین به نظر می رسد که برای آن حضرت چند انگشتری با عباراتی که بدانها اشاره شد وجود داشته است.

همسران و فرزندان امام حسین علیه السلام

فرزندان امام حسین (ع) را نه نفر ذکر کرده اند، که شش نفر از آنها پسر و سه نفر دختر بوده اند. به این ترتیب: 1. علی اکبر، که در کربلا به شهادت رسید. مادرش، لیلی، دختر ابی مرة بن عروة بن مسعود ثقفی نام داشت. 2. علی اوسط. 3. علی اصغر زین العابدین، که مادرش به نام شاهزنان یا ملکة النساء دختر کسری یزدگرد پادشاه ایران بود. به گفته شیخ مفید، علی اکبر زین العابدین بوده و علی اصغر در کربلا به شهادت رسیده است. اما روایت اول که می گوید علی اکبر به شهادت رسیده مشهورتر است. 4. محمد. 5. جعفر که در حیات پدرش از دنیا رفت و فرزندی از خود برجای نگذاشت. مادرش از قبیله قضاعیه بود. 6. عبد الله شیر خوار که در دامان پدر خود به وسیله تیر به شهادت رسید. 7. سکینة، که نام مادر او و مادر عبد الله، رباب، دختر امرئ القیس بن عدی بن اوس بن جابر بن کعب بن علیم که از قبیله کلبیه معدیه بوده است. 8. فاطمه، که مادرش ام اسحاق دختر طلحة بن عبد الله از قبیله تیمیه بود. 9. زینب. درود و ثنا بر امام زین العابدین (ع) که از میان فرزندان امام حسین (ع) که نسل آن حضرت از وی باقی مانده و نامش جاوید و سرمدی خواهد بود.

صفحاتی از تاریخ زندگی امام حسین علیه السلام

امام حسین(علیه السلام) مورد علاقه شدید پیامبر خدا صلی الله علیه و آله بود و آن حضرت درباره او فرمود: «حسینٌ منی و اَنا مِن حسینٍ ...» و در آغوش پیامبر بزرگ شد. هنگام رحلت رسول خدا، شش ساله بود. در دوران پدرش علی بن ابی طالب (ع) نیز از موقعیت والایی برخوردار بود؛ علم، بخشش، بزرگواری، فصاحت، شجاعت، تواضع، دستگیری از بینوایان، عفو و حلم و ... از صفات برجسته این حجت الهی بود. در دوران خلافت پدرش، در کنار آن حضرت بود و در سه جنگ «جمل»، «صفین» و «نهروان» شرکت داشت. پس از شهادت پدرش که امامت به حسن بن علی علیهما السلام رسید، همچون سربازی مطیع رهبر و مولای خویش و همراه برادر بود. پس از انعقاد پیمان صلح، با برادرش و بقیه اهل بیت علیهم السلام به مدینه آمدند. با شهادتِ امام مجتبی(ع) در سال 49 یا 50 هجری، بار امامت به دوش سیدالشهداء قرار گرفت. در آن دوران ده ساله که معاویه بر حکومت مسلط بود، امام حسین(ع) همواره یکی از معترضین سرسخت نسبت به سیاست های معاویه و دستگیریها و قتلهای او بود و نامه های متعددی در انتقاد از رویه معاویه در کشتن حجربن عدی و یارانش و عمرو بن حَمِق خزاعی که از وفاداران به علی(ع) بودند و اعمال ناپسند دیگر او نوشت. در عین حال، حسین بن علی علیهما السلام یکی از محورهای وحدت شیعه و از چهره های برجسته و شاخصی بود که مورد توجه قرار داشت و همواره سلطه اموی از نفوذ شخصیت او بیم داشت. با مرگ معاویه در سال 60 هجری، یزید به والی مدینه نوشت که از امام حسین(ع) به نفع او بیعت بگیرد. اما سیدالشهداء که فساد یزید و بی لیاقتی او را می دانست، از بیعت امتناع کرد و برای نجات اسلام از بلیه سلطه یزید که به زوال و محو دین می انجامید، راه مبارزه را پیش گرفت.

شمه ای از فضائل و مناقب امام حسین علیه السلام

بسیاری از آیات الهی که برخی رقم آن را 128 آیه و برخی دیگر تا 250 آیه ذکر کرده اند، به اطلاق و عموم و یا به طور خاص، بر امام حسین علیه السلام تطبیق شده و یا یکی از افراد مورد نظر در آیه امام حسین علیه السلام بوده اند. مواردی مثل آیه مباهله، آیه تطهیر، آیه ذوالقربی، آیه اطعام و آیات سوره فجر که سوره فجر را سوره آن حضرت نامیده اند. امام صادق علیه السلام ضمن بیان این معنی، حضرت را صاحب «نفس مطمئنه» معرفی کرده و می فرمایند: « سوره فجر را در نمازهای واجب و مستحب خود بخوانید که سوره حسین بن علی است و در آن راغب باشید. خداوند متعال شما را مورد رحمت خود قرار دهد.» ابو اسامه که در مجلس حاضر بود، گفت: چگونه این سوره مخصوص حسین علیه السلام گردید؟ امام علیه السلام فرمود: «آیا این سخن خداوند متعال را نمی شنوی که [می گوید]: «یا ایتها النفس المطمئنة»، همانا حسین را قصد می کند که دارای نفس مطمئنه و راضی است و اصحاب او از آل محمد در روز قیامت از خداوند راضیند و خداوند نیز از آنان راضی است.»

سبک زندگی امام حسین علیه السلام

سیره اخلاقی و رفتاری سیدالشهداء (ع) نشان دهنده روح بلند او و تربیت در دامان پیامبر و علی (ع) و تجسم قرآن کریم در عمل و اخلاق اوست. مهمان نواز و بخشنده بود، به خویشاوندان رسیدگی می کرد، سائلان را محروم نمی گذاشت، به فقیران می رسید، برهنگان را پوشانده و گرسنگان را سیر می کرد، بدهی بدهکاران را می داد، بر یتیمان شفقت و مهربانی داشت، ضعیفان را کمک و یاری می کرد، صدقاتش فراوان بود و مالی که به دستش می رسید میان تهیدستان تقسیم می کرد. بسیار عبادت خدا می کرد و روزه می گرفت، بیست و پنج بار پیاده به سفر حج رفت، شجاعتش زبانزد همگان بود، در میدان نبرد استوار و بی باک بود، اراده ای نیرومند و روحیه ای والا داشت، هرگز ذلت و حقارت را نمی پذیرفت، مرگ را بر زندگی ذلیلانه ترجیح می داد، غیرتمند بود، صراحت لهجه و صلابت در بیان حق داشت، حلم و بردباری و تحملش بسیار بود، کریم و بزرگوار بود و با کمترین بهانه ای غلامان و کنیزان خویش را آزاد می کرد، شبها انبان غذا به درخانه محرومان می برد، متواضعانه با فقیران و مساکین همنشین و هم غذا می شد. امر به معروف و نهی از منکر را دوست داشت و از خلافها و جنایتهای ظالمان بشدت انتقاد می کرد، جوانمرد و با فتوت و اهل گذشت بود، کینه بدی کننده را به دل نمی گرفت، اهل عفو بود، بزرگی روح و کرم او همه را شیفته رفتارش می ساخت، خانه اش پناهگاه و مرکز امید درماندگان بود، اهل شب زنده داری بود، در شب و روز هزار رکعت نماز می خواند، در ماه رمضان ختم قرآن می کرد، پولها و بخششهایی را که معاویه می فرستاد می گرفت و میان فقرا تقسیم می کرد، سالی یک بار نصف همه دارایی خود را در راه خدا به نیازمندان صدقه می داد، ثروت را ذخیره نمی کرد، محاسن خویش را خضاب می کرد.

امام حسین علیه السلام و امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف

نقطه آغازین ارتباط از تولد هر دو امام در ماه شعبان شروع می شود. جالب این که سوم شعبان، روز میلاد امام سوم شیعیان می باشد و پیشوای دوازدهم نیز دوازده روز بعد، در نیمه شعبان، دنیا را به وجود نورانی خویش نور باران کرده است. زاد روز امام حسین علیه السلام باید به یاد امام عصر عج الله تعالی فرجه، بود و در روز میلاد حضرت حجت عج الله تعالی فرجه باید سیدالشهدا را یاد کرد؛ در دعای هریک از این دو معصوم، جمله هایی را زیر لب زمزمه می کنیم که یاد دیگری را در دل زنده می کند. شیعیان در سوم شعبان، روز میلاد سالار شهیدان، یاد فرزندان آن حضرت را در دل ها زنده می کنند؛ چرا که در توقیع مبارکی که از امام حسن عسکری علیه السلام برای «قاسم بن علاء همدانی» آمده، در زادروز امام حسین علیه السلام تصریح شده که: «خداوندا! من تو را به مقام مولود این روز می خوانم. او پیش از آن که چشم به دنیا بگشاید و پیش از آن که تولد یابد، وعده و خبر شهادتش داده شد. آسمان و هرکس در آن بود و زمین و هرکس بر روی آن بود، بر او گریه کرد ... او که در عوض شهادتش، ائمه علیهم السلام از نسل او شدند و شفا در تربت او قرار داده شد. فوز و رستگاری با او در روز رجوع و بازگشت او و بازگشت اوصیای از خاندان او، بعد از قائم آنان و سپری شدن غیبت او می باشد.»

برگ هایی از دفتر کرامات امام حسین علیه السلام

فطرس فرشته بال شکسته و افتاده به جزیره ای بود که هنگام تولد امام حسین (ع) همراه جبرئیل نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و خود را بر گهواره حسین مالید و دوباره خداوند به او بال داد و به آسمان رفت. او که شفا یافته حسین (ع) بود، عهد کرد که سلام زائران را به حسین (ع) برساند: «...وَلَهُ عَلَی مُکافاةُ لایزُورُهُ زائِرٌ اِلا اَبْلَغْتُهُ سَلامَهُ وَ لایصلی عَلَیهِ مُصَل اِلا اَبلَغْتُهُ صَلاتَهُ ...» بر عهده من است که شفا دهی او را جبران کنم . هیچ زائری نیست که او را زیارت کند، مگر آنکه سلامش را به آن حضرت می رسانم و هیچ کس بر او درود نمی فرستد، مگر آنکه درودش را به او ابلاغ کنم. به گفته ابن عباس، این فرشته در بهشت، به نام غلام حسین بن علی شناخته می شود. (فرهنگ عاشورا، ص 346)

داستان هایی از امام حسین علیه السلام

اسماء بنت عمیس گوید: وقتی حسین بن علی، علیهماالسلام، متولد شد و پیامبر اکرم، صلی الله علیه وآله، مطلع شدند، حاضر گشته و به من فرمودند: اسماء، فرزندم را به من بده! فرزندش را در پارچه ای سفید پیچیدم و به ایشان دادم، آن حضرت، صلی الله علیه وآله، در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفت و سپس گریست. عرض کردم: پدر و مادرم به فدایت، گریه از برای چیست؟ فرمود: برای این فرزندم می گریم. گفتم: او که تازه متولد شده. فرمود: امتی ظالم بعد از من او را می کشند و شفاعت من به آن گروه نمی رسد. بعد به من فرمود: فعلا این خبر را به فاطمه، سلام الله علیها، نده. گل لبخند بر لبان پیامبر شکفته می شود و در حالی که عاشقانه به حسن علیه السلام می نگرد، حضور قدوم مبارک حسین علیه السلام را انتظار می کشد.

پرتوهایی از کلمات نورانی امام حسین علیه السلام

امام حسین علیه السلام فرمود: «روزی بر رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ وارد شدم. او را غمناک و در فکر فرو رفته دیدم. گفتم: ای رسول خدا صلّی الله علیه و آله! چه شده است که در فکر فرو رفته اید؟ پاسخ داد: ای پسرم، همانا جبرئیل نزد من آمد و فرمود: خداوند بزرگ و برتر به تو سلام می رساند و می فرماید: همانا رسالت خود را سپری کرده ای [و دوران زندگی تو به کمال رسیده است]، پس اسم اعظم و میراث علمی، و آثار علم نبوت را به علی بن ابی طالب و اگذار؛ زیرا زمین را بحال خود رها نمی کنم، مگر اینکه همواره عالمی در آن باقی میگذارم که به وسیله او راه عبادت و بندگی و سرپرستی و رهبری ام شناخته می شود...گفتم: ای رسول خدا! چه کسی این امر را پس از شما به دست می گیرد؟ پاسخ داد: پدرت علی بن ابی طالب که برادر و جانشین من است. و بعد از علی علیه السلام حسن و سپس تو و نه امام که همه از فرزندان تو می باشند، دوازده امام، قدرت را به دست خواهند گرفت. سرانجام قائم ما قیام می کند و جهان را پر از عدل و داد خواهد کرد.»

زیارت امام حسین علیه السلام

در طول تاریخ انسان هایی بوده و هستند که پس از مرگشان، زندگی و حیاتشان ادامه پیدا کرده و با وفاتشان، وجودشان و شخصیت واندیشه شان ادامه یافته است. آرامگاه و زیارتگاه مردان خدا و شخصیت های الهی، نیز - همان گونه که در زمان حیات خویش استوانه دین و محور انسانیت و پشتوانه حق و عدالت بودند - پشتوانه حق و عدالت و فضیلت است. در این میان، زیارت مشهد حسینی از ویژگی های برجسته ای برخوردار است آنان که توفیق پیدا می کنند و به زیارت مرقد مطهرش مشرف می شوند، در آستان امام حسین ( علیه السلام)، درس عشق و فضیلت و کمال می آموزند. این گونه تربیت اجتماعی و یک چنین مؤسسه تهذیب اخلاق و ادب، برای هیچ ملتی از ملل گیتی بشر و میسر نیست. خداوند سبحان در ازای ایثار و فداکاری سیدالشهدا علیه السلام و تحمل هرگونه سختی چون تشنگی و غم واندوه فراوان برای حفظ اسلام، در مرقد شریفش برکاتی را قرار داده که از جمله آن ها اجابت دعا و برآورده شدن حاجات است .

در حریم نور

جاى قبر حسین (ع) از آن روز که وى در آن دفن شد، باغى از باغ‌هاى بهشت است. امام سجّاد (ع) از عمّه خود زینب (س) و ایشان از جدّ خود رسول خدا (ص) نقل کرده که فرموده است: «در این سرزمین طف و بر قبر سرور شهیدان پرچمى مى‌افرازند که درگذر روزگاران، نه نام آن از یادها مى‌رود و نه نشانش نابود شود». این‌جاست که سرگشته و دلداده، به تماشا مى‌ایستد و جلوه‌هاى هنر و زیبایى را در معمارى بدیع، بناى استوار، آینه‌کارى‌هاى شگفت، چلچراغ‌هاى زیبا و کتیبه‌هاى گران‌سنگ قرآنى که بر در و دیوار حرم است نظاره مى‌کند. معماران و هنرمندان چیره‌دست، این همه هنرنمایى را در روزگارى به انجام رسانده‌اند که بسیارى از ابزارهاى امروزین وجود نداشته و تنها از ابزارهاى ساده بهره مى‌گرفتند و با همین ابزار توانستند جلوه‌هاى هنرى بدیعى را پدید آورند که به سان ستارگان آسمان، بدر مضجع امام شهیدان را در برگرفته است.

امام حسین علیه السلام از نگاه دیگران

چارلز دیکنز : اگر منظور امام حسین(ع) جنگ در راه خواسته های دنیایی خود بود، من نمی فهمم چرا خواهران و کودکانش را همراه خود برد؟ پس عقل چنین حکم می کند که او به خاطر اسلام، فداکاری کرد. توماس کارلایل: بهترین درسی که از سرگذشت کربلا می گیریم این است که امام حسین (ع) و یارانش ایمانی استوار به خدا داشتند. آنها با اعمال خویش ثابت کردند که در مقام مبارزه حق و باطل، تفوّق عددی و کثرت عددی اهمیّت ندارد و پیروزی حسین(ع) با وجود اقلیّتی که داشت، باعث شگفتی من است. علامه طنطاوی: (داستان حسینی) عشق آزادگان را به فداکاری در راه خدا برمی انگیزد و استقبال مرگ را بهترین آرزوها به شمار می آورد، چنان که برای شتاب به قربانگاه، بر یکدیگر پیشی جویند. عبدالرحمن شرقاوی: حسین(ع)، شهید راه دین و آزادگی است. نه تنها شیعه باید به نام حسین(ع) ببالد، بلکه تمام آزادمردان دنیا باید به این نام شریف افتخار کنند.

میلاد امام حسین علیه السلام، روز پاسدار

روز مبارک سوم شعبان المعظم را که روز طلیعه پاسدار و پاسداری از مکتب مترقی اسلام است به عموم هم میهنان و بخصوص پاسداران انقلاب اسلامی تبریک عرض و بحق باید این روز معظم را روز پاسدار بنامیم. روز ولادت با سعادت بزرگ پاسدار قرآن کریم و اسلام عزیز است، پاسداری که هرچه داشت، در راه هدف اهداء کرد و اسلام عزیز را از پرتگاه انحراف و رژیم طاغوت بنی امیّه نجات داد. رژیم منحط بنی امیّه می رفت تا اسلام را رژیم طاغوتی و بنیانگذار اسلام را بر خلاف آنچه بوده معرفی کند، معاویه و فرزند ستمکارش به اسم خلیفه رسول اللّه با اسلام آن کرد که چنگیز با ایران و اساس مکتب وحی را تبدیل به رژیم شیطانی نمود. اگر فداکاری پاسداران عظیم الشأن اسلام و شهادت جوانمردانه پاسداران و اصحاب فداکار او نبود، اسلام در خفقان رژیم بنی امیّه و رژیم ظالمانه آن وارونه معرفی می شد و زحمات نبی اکرمص و اصحاب فداکارش به هدر می رفت.

در سایه سار قلم

گل لبخند بر لبان پیامبر شکفته می شود و در حالی که عاشقانه به حسن علیه السلام می نگرد، حضور قدوم مبارک حسین علیه السلام را انتظار می کشد. پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم، تبسّم بر لب، لحظه موعود را به شوق ایستاده و امیرمومنان علی علیه السلام، لحظه شمار در آغوش فشردن توست! مدینه دوباره محور توجّه است. هر لحظه که می گذرد، التهاب بیشتر می شود و انتظار، شیرین تر! و ناگهان... پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم قنداقه نور دیده اش را در آغوش گرفته و نگاه از ماه رخسارش بر نمی دارد! برازنده نام این طفل چیست؟ جبرئیل خواهد آمد! باید منتظر بود؛ منتظر اراده خداوند. و حسین علیه السلام انتخاب مخصوص پروردگار است.

سیمای امام حسین علیه السلام در قرآن

در پاره ای از روایات، اهل بیت علیهم السلام و یا یکی از آنان، از مصادیق برخی ایات ذکر شده اند. ایات ذیل، که به گونه ای با امام حسین علیه السلام ارتباط دارند، در شمار چنین ایاتی اند.

1. حضرت امام صادق علیه السلام می فرماید: « سورة فجر را در هر نماز واجب و مستحب بخوانید که سوره حسین بن علی علیه السلام است».

2. (... مَنْ قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنا لِوَلِیهِ سُلْطانًا ... اسراء/ 33 ؛کسی که مظلوم کشته شده است، برای ولی او، سلطه ( حق قصاص) قرار دادیم».

حضرت امام صادق علیه السلام فرمود: « این قسمت از ایه دربارة امام حسین علیه السلام نازل گردیده است».

3. بخشی از ایات سوره دهر( انسان) به اهل بیت علیهم السلام، اشاره دارد و بر این حقیقت، روایات فراوانی دلالت می کنند.

4. که در جریان مباهله، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم، چهار تن (حضرت علی، فاطمه، امام حسن و امام حسین علیهم السلام) را نیز با خود برد. به همین مناسبت، این ایه نازل شد: فَمَنْ حَاجَّکَ فیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللّهِ عَلَی الْکاذِبینَ آل عمران/ 61. مصداق « ابنائنا»، امام حسن و امام حسین علیهما السلام هستند این ایه، به ایه مباهله معروف است.

5. علاوه بر ایات یاد شده، همه ایاتی که به طور کلی به اهل بیت اشاره دارند نیز در واقع با سالار شهیدان علیه السلام مرتبط است؛ چرا که او نیز از این خاندان است. این ایات عبارت اند از:

ایه تطهیر: و إنَّما یریدُ الله لِیذْهِبَ عنْکُم الرّجسَ اهل البَیتِ و یطَهِّرَکُم تطهیراً احزاب/33؛

ایه مودّت: ذلِکَ الَّذی یبَشِّرُ اللّهُ عِبادَهُ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیهِ أَجْرًا إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی وَ مَنْ یقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فیها حُسْنًا إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ شَکُورٌ شوری/ 23؛

ایات 19 تا 22 سورة الرحمن: مَرَجَ الْبَحْرَینِ یلْتَقِیانِ، بَینَهُما بَرْزَخٌ لا یبْغِیانِ، فَبِای آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ، یخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجانُ ؛

ایه اولی الأمر: یا ایهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی اْلأَمْرِ مِنْکُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فی شَی ءٍ فَرُدُّوهُ إِلَی اللّهِ وَ الرَّسُولِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَ الْیوْمِ اْلآخِرِ ذلِکَ خَیرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْویلاً نساء/59.

 

 

ویژه نامه ولادت امام سجاد (ع)

زینت عبادت کنندگان (ولادت امام سجاد علیه السلام)

امام سجاد علیه السلام، در 5 شعبان سال 38 هجری قمری در مدینه دیده به جهان گشود. مادرش شهربانو دختر یزدگرد بود. امام سجاد وقتی به نماز می ایستاد، بدنش می لرزید، رنگش تغییر می کرد و چون سعف نخل از ترس خدا به لرزه می افتاد. امام سجاد دعوت هیچ کس را رد نمی کرد و همواره با مستمندان و محرومان هم غذا می شد. امام سجاد شب ها بر دوش خود طعام حمل می کرد، و در خانه فقرا را می زد و بر آنها تقسیم می نمود. امام سجاد بیست سال بر پدرش گریست و هیچ وقت غذائی برای او نیاوردند، جز اینکه گریه کرد.

شناسنامه امام سجاد علیه السلام

امام چهارم علی بن الحسین ملقب به «زین العابدین» و «سید السجادین» در پنجم شعبان سال ۳۸ هجری در مدینه به دنیا آمد. مادر گرامی ایشان شهربانو دختر یزدْگِرد (آخرین پادشاه ساسانی) است. امام سجاد (ع) دوران رشد خود را در عهد امامت امام مجتبی (ع) و پدر خود حسین بن علی (ع) سپری کرد. در کربلا حاضر شد، اما به دلیل بیماری نتوانست در جنگ شرکت کند. پس از آن قریب سی و چهار سال، یعنی تا سال 94 قمری، رهبری شیعه را بر عهده داشت. ابوالحسن و ابومحمد از کنیه های مشهور امام سجاد(ع) است و القاب مشهوره آن حضرت: زین العابدین و سید الساجدین و العابدین و زکی و امین و سجّاد و ذوالثّفنات و نـقـش نـگـیـن آن جناب به روایت حضرت صادق(ع) «اَلْحَمْدُللّهِ الْعَلِی» بوده و به روایت امام محمد باقر(ع) «اَلْعِزَّةُ لِلِّه» و به روایت حضرت ابوالحسن موسی کاظم(ع)، «خَزِی وَ شَقِی قاتِلُ الْحُسَینِ بْنِ عَلی علیه السلام» بوده است. امام سجاد (ع) در سال 94 ق. به تحریک ولید بن عبد الملک مسموم گردید و به شهادت رسید و در کنار امام مجتبی (ع) در بقیع مدفون شد.

شهربانو سلام الله علیها، مادر امام علی بن الحسین علیهما السلام

مادر امام زین العابدین علیه السلام شهربانو، ملکه ایران، دختر یزدگرد است که دست تقدیر او را از ایران دست به دست به مدینه رسانید. این بانوی ایرانی و ملکه اسلامی در دوران زندگانی زناشویی بسیار معزّز و محترم و مورد علاقه خاندان ولایت و مکتب امامت بود و یگانه فرزندی که از او به دنیا آمد، همانا حضرت علی بن الحسین زین العابدین علیه السلام است. از امام باقر علیه السلام روایت می کنند که چون فاتحان ایران، دختر یزدگرد را اسیر کرده به نزد عمر آوردند، این ملکه عفیفه در گوشه ای قرار گرفت و از شدت ناراحتی گفت: «اف بیروج باداهرمز». یعنی سیاه باد روز هرمز که اولادش چنین اسیر و دستگیر شده است. عمر گمان کرد او را دشنام می دهد، امر کرد او را اذیت کردند امیرالمؤمنین علیه السلام حاضر بود. فرمود: تو حق نداری او را اذیت کنی. او شاهزاده محترم است. او دشنام نمی دهد؛ بلکه می گوید سیاه باد روز هرمز که دخترش به چنین روزی افتاده است و بهتر آن است که او را آزاد بگذاری هر که را خواست، به شوهری انتخاب کند. با این پیشنهاد موافقت شد و این بانو سه بار اطرافِ مجلس گردش کرد تا گمشده خود را که در خواب هم چهره زیبای او را دیده بود، پیدا کرد و حسین بن علی علیه السلام را انتخاب کرد. امیرالمؤمنین علیه السلام در آنجا فرمود: «حسینم! از این بانو برای تو بهترین مردانِ روی زمین متولّد خواهد شد.» و لذا علی بن الحسین را ابن الخیرتین گفتند.

برگی هایی از دفتر فضائل امام سجاد علیه السلام

امام سجاد(ع) در عین آن که زینت عبادت کنندگان، بزرگمرد عبادت، عرفان وسجده بود، مجاهد بزرگ فی سبیل الله بود، او در عین آن که کانون علم و اندیشه ومعرفت بود، تواضع ویژه ای داشت، و در عین آن که شکوه و جلال و ابهت خاصی داشت، دارای حلم و بردباری و سعه صدر مخصوصی بود، و در یک کلمه کانون همه کمالات انسانی و ارزش های والای معنوی بود. آن حضرت با عنوان زین العابدین و سجاد خوانده می شود،چرا که او قبل از هر چیز بنده خالص و صالح خدا بود، و سجده های طولانی او، هربیننده را به سوی خدا و پرستش خدا جذب می کرد. خداوند در حدیث لوح که آن نامه ای از سوی خدا به پیامبر اکرم(ص) است او راچنین معرفی کرده است: «سید العابدین و زین اولیائی الماضین؛ او آقای عبادت کنندگان و زینت اولیای پیشین من است.»

اوضاع سیاسی و اجتماعی عصر امام سجاد علیه السلام

امام سجاد (ع) با شش خلیفه معاصر بود که هیچ یک بااهل بیت (علیهم السلام) مهر نورزیدند. این خلفا عبارتند از: 1.یزید بن معاویه 2.عبدالله بن زبیر 3.معاویه بن یزید 4.مروان بن حکم 5.عبدالملک بن مروان 6.ولیدبن عبدالملک امام سجاد (ع) پس از شهادت پدر، درایام اسارت و در شرایط اختناق، امامت را به عهده گرفت. این شرایط سخت تا پایان امامت وی ادامه یافت. مسعودی نوشته است: «قام ابومحمد علی بن الحسین(ع) بالامر مستخفیا علی تقیه شدیده فی زمان صعب؛ حضرت سجاد(ع) امامت را به صورت مخفی و با تقیه شدید و درزمانی دشوار عهده دار گردید.»

سیره سیاسی امام سجاد علیه السلام

بیشترین دوران امامت حضرت سجاد (ع) مصادف بود با دوران خلافت عبدالملک بن مروان که مدت 21 سال طول کشید. با توجه به فضای سیاسی آن زمان که رعب و اختناق شدیدی در جامعه حکم فرما شده بود و با کنترل و تسلط شدیدی که حکومت جبار اموی برقرار ساخته بود، مسلّماً هرگونه جنبش و حرکت مسلّحانه، محکوم به شکست بود و لذا امام سجاد (ع) با تدبیری سنجیده کوشید احساسات سطحی مردم را مهار کند و سعی داشت تا ابتدا مقدمات لازم را فراهم آورد و عناصری صالح را برای شروع کاری بزرگ (تجدید حیات اسلام و بازآفرینی جامعه اسلامی) تأمین کند و جان خود و تعداد بسیار معدود یاران قابل اتکای خود را حراست نماید و میدان را در برابر حریف رها نکند. تا زنده است و تا از چشم جست وجوگر و هراسان دستگاه بنی امیّه پنهان است، به مبارزه ای بی امان، ولی پنهان مشغول باشد و آن گاه ادامه این راه را که بی گمان به سرمنزل مقصود بسیار نزدیک تر بود، به امام پس از خود بسپارد. امام چهارم با یک سلسله برنامه های ارشادی و فرهنگی و تربیتی، مبارزات غیر مستقیم خود را آغاز کرد و امامت را به صورت مخفی و با تقیّه و در زمانی دشوار عهده دار گردید.

سیره فرهنگی امام سجاد علیه السلام

حضرت امام سجاد علیه السلام را می توان احیاگر فقه و علوم آل محمد صلی الله علیه وآله و زمینه ساز و در واقع بنیان گذار مراکز علمی و مکاتب فرهنگی و فکری شیعه دانست؛ مکاتب و مراکزی که توسط شاگرد و فرزندش، امام باقر علیه السلام گسترش یافته، علوم اهل بیت علیهم السلام را در جهان آن عصر، منتشر کردند. امام سجاد علیه السلام، با فقهای مذاهب مختلف اموی، عثمانی، زبیری و... جلسة مذاکره، مباحثه و مناظرة علمی برقرار می کرد و تعالیم حیات بخش اسلامی را برای آنان، بیان می کرد. آن حضرت با ستایش علم و تکریم عالمان و تربیت آنها زمینه های نهضت علمی – فرهنگی، معرفتی امام باقر و امام صادق علیهماالسلام را مهیا کرد. نشر صحیح احکام و حلال و حرام های الهی، بیان معارف الهی، تربیت شاگردان و نیروهای عالم و شایسته، درس صبر و تحمل و مدارا، بی اعتنایی به دنیا، توجه به خداوند و راز و نیاز با خداوند، بخشی از معارف معرفتی و فرهنگی امام سجاد علیه السلام بوده است. امام سجاد علیه السلام با بیان حلال ها و حرام های الهی، احیای مبانی دینی، اخلاق، دعا، تفسیر و تبیین قرآن و روایات پیامبر صلی الله علیه وآله، وظیفة فرهنگی و علمی و معرفتی خود را انجام داد.

امام سجاد علیه السلام و زنده نگه داشتن فرهنگ عاشورا

از آن جا که شهادت سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام و یاران باوفایش از منظر عمومی، آثار ویرانگری برای حکومت بنی امیه داشت و مشروعیت آن را زیر سؤال برده بود و نیز برای این که این تراژدی غم بار به دست فراموشی سپرده نشود، امام چهارم با گریه بر شهیدان نینوا و زنده نگهداشتن یاد و خاطره جانبازی آنان اهداف شهیدان کربلا را دنبال می کرد. ظمت حادثه کربلا و قیام جاودانه عاشورا به قدری دلخراش بود که شاهدان آن مصیبت عظیم تا زنده بودند آن را فراموش نکردند. هر وقت امام می خواست آب بیاشامد، تا چشمش به آب می افتاد، اشک از چشمانش سرازیر می شد. هنگامی که سبب گریه آن حضرت را می پرسیدند می فرمود: «چگونه گریه نکنم، در حالی که یزیدیان آب را برای وحوش و درندگان بیابان آزاد گذاشتند ولی به روی پدرم بستند و او را تشنه به شهادت رساندند.» بزرگ مبلغ قیام عاشورا، حضرت امام سجاد علیه السلام، با سخنرانی و خطبه های آتشین خود توانست نهضت حق طلبانه سالار شهیدان را از هجوم تحریف نجات بخشد. اینک بعد از گذشت پانزده قرن همچنان این قیام، پرشکوه و جاودانه است.

دعا و نیایش، استراتژی فرهنگی امام سجاد علیه السلام

امام در شرایط خفقان اموی و مروانی می بایست شیوه ای نوین برای مبارزه در پیش گیرد تا بتواند آن محیط تاریک و ظلمانی و آن مردم غافل و بی خبر را از چنگ شهوات و نیز ازتسلّط دستگاه های اهریمنی خلاص کند؛ شیوه ای که هم بتواند مردم را با حقایق و معارف دین آشنا سازد و انقلابی در دنیای اسلام ایجاد کند و هم بهانه دست دشمن ندهد. این بود که برای بیان مفاهیم مورد نظرشان از دو شیوه استفاده کرد که عبارت اند از: الف-شیوه دعا که در صحیفه سجّادیه متجلی است. ب-شیوه موعظه که در قالب سخنان و روایات آن حضرت تبلور یافته است. از میان این دو شیوه حکیمانه، بهره گیری از شیوه دعا طرحی نو در تبیین عقاید و معارف ناب اسلام و مبارزه ای نامرئی بر ضد دستگاه حاکم بود. با این شیوه مردم آرام آرام به بهترین شکل با اندیشه های ناب دینی آشنا شدند و یک مجموعه مؤمن، علاقه مند و صالح برای کارهای آینده به وجود آمد. دعاهای امام در عین اینکه حرکتی اخلاقی بود، مبارزه ای آرام در برابر قدرتهای اهریمنی، ولی ریشه کن کننده بود. او با این عمل و برنامه خود نشان داد که راه مبارزه در شمشیر منحصر نمی شود؛ زیرا در بعضی شرایط، شمشیر کارایی خود را به کلّی از دست می دهد و حتی نتیجه عکس می دهد.

سیره اخلاقی امام سجاد علیه السلام

همه نشانه هایی را که برای بندگان کامل پروردگار «عباد الرحمن» معین شده در علی بن الحسین(ع) آشکار است. در چنان دوره تاریک برای جویندگان انسانیت به حقیقت چراغی روشن بود. با رفتار و گفتار خود سیرت فراموش شده جد و پدر و خاندان رسالت را زنده کرد.و مردمی که سالها با عصر نبوت فاصله داشتند نمونه تربیت اسلامی را بچشم خود دیدند. پرستش خدا، نرم خوئی، محاسبه نفس تا حد ریاضت. خود شکنی برای حق، دستگیری مستمندان، بخشش، پرهیزگاری. و... جاحظ در رساله ای که در فضائل بنی هاشم نوشته در باره او گفته است: «اما علی بن الحسین(ع)، در باره او خارجی را چون شیعه و شیعه را چون معتزلی و معتزلی را چون عامی و عامی را چون خاص دیدم و کسی را ندیدم که در فضیلت او شک داشته باشد و یا در مقدم بودن او سخنی گوید.»

سیره تربیتی امام سجاد علیه السلام

هدف از تربیت؛ عبادت حق و در نتیجه شناخت خداوند متعال است. تربیت خلق فلسفه ی بعثت رسولان و مهمترین وظیفه اولیای الهی است. اهداف تربیتی دوران رهبری امام سجاد در سه محور خلاصه می شود:

1 هدایت به حق و تمیز حق از باطل؛ روشهای امام برای اجرای این مقصد متفاوت است. یک روز با خطابه ی علی گونه، روز دیگر با تعلیم دعا و موعظه، گاهی با پرورش اصحاب و یاران و همچنین با گریه بر امام حسین و شهدای کربلا.

2 اصلاح جامعه اسلامی و رسیدن به حیات طیبه؛ همان گونه که امام حسین(ع) بر این هدف تأکید می فرماید، امام سجاد نیز آن را از خداوند طلب می کند. امام پاکیزگی زندگی خویش و اصلاح امّت را در گرو عمل به اوامر و نواهی خداوند می داند.

3 توحید محوری؛ این هدف مشترک همه ی انبیا، اولیا و مربیان الهی است و امام سجاد به تربیت بر مدار توحید تأکید می فرماید و از همین رو بر مفاهیمی مثل عبودیت، معرفت خدا، ایمان و تقوا تکیه می کند. مقصود از روشهای تربیتی شیوه هایی است که برای رساندن متربّی به اهداف مورد نظر استفاده می شود.

داستان هایی از امام سجاد علیه السلام

جلو در خانه رنگ و رو رفته ای می رسیم. امام دوروبرش را نگاه می کند و بعد درمی زند. پسرعموی امام در را باز می کند و با دیدن ما لبخند بر صورت لاغر و نحیفش می نشیند. امام با او دست می دهد و بعد پول ها را توی دستش می گذارد. من هم کیسه آردی را که برداشته بودیم، به او می دهم. او می گوید: امشب کمی دیرتر آمدید. خیلی وقت است منتظر شما هستم. بعد از امام تشکر می کند و می گوید: ای مرد نیکوکار! خدا به تو خیر دهد! تو که یک غریبه هستی، به ما کمک می کنی، ولی پسرعمویم علی بن حسین با اینکه ادعای امامت می کند و حال و روز ما را می داند، باز خبری از حال ما نمی گیرد. خدا به او خیر ندهد! نمی دانم در برابر یاوه های این مرد چه بگویم. رنگم عوض می شود و دندان هایم را از خشم روی هم می فشارم. امام که متوجه حالم می شود، دستم را آرام فشار می دهد؛ مبادا چیزی بگویم. مرد باز از امام تشکر می کند و بعد در را می بندد. همان گونه که توی کوچه های تاریک قدم می زنیم، به این فکر می کنم که چرا امام به این مرد خودخواه و قدرنشناس کمک می کند.

امام سجاد علیه السلام از نگاه دیگران

رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: «زمانی که قیامت برپا شود ندا دهنده ای در میان مردم حاضر در محشر با صدای بلند اعلام می کند که زینت عبادت کنندگان کجاست؟ در این لحظه فرزندم علی بن الحسین علیه السلام با کمال سرافرازی و شوکت و عظمت در صحنه محشر حاضر می شوند و در میان صفوف حرکت می نمایند». امام علی بن ابی طالب علیه السلام از علی بن الحسین علیه السلام پیش از ولادتشان، تحت عنوان «خیرُ اَهلِ الارضِ؛ بهترین فرد روی زمین » یاد می کنند. امام صادق علیه السلام در توصیف جدّ بزرگوارشان، امام زین العابدین علیه السلام ، می فرمایند: «از فرزندان امام امیرالمؤمنین علیه السلام در میان اهل بیت آن حضرت، در شیوه زندگی و پوشش و فقاهت و استنباط احکام شرعی، شبیه تر از علی بن الحسین علیه السلام به آن بزرگوار نمی باشد».

صحیفه سجادیه، زبور آل محمد علیهم السلام

دعاها و مناجات های این امام همام، به نام صحیفه سجادیه معروف است و پس از قرآن و نهج البلاغه، بزرگ ترین و غنی ترین گنجینه حقایق و معارف الهی به شمار می رود، به طوری که بزرگان شیعه آن را اخت القرآن، انجیل اهل بیت(ع) و زبور آل محمد(ص) نامیده اند. مرحوم مجلسی در مورد دلیل نام گذاری صحیفه به زبور آل محمد(ص) و انجیل اهل بیت(ع) چنین می نگارد: «همان طور که زبور و انجیل از جانب خداوند متعال بر زبان داود(ع) و عیسی بن مریم(ع) جاری شد، صحیفه نیز از جانب خداوند متعال بر زبان سید ساجدین، علی بن الحسین زین العابدین(ع) جریان یافت». برخی مباحث صحیفه به قرار زیر است: 1.مسائل اعتقادی: «توحید خالص، اسماء الله، نبوت و محبت به نبی مکرم(ص)، امامت، معاد»؛ 2. اسلام؛ 3. فرشتگان؛ 4. مباحث اخلاقی؛ 5. طاعات؛ 6. ذکر و دعا؛ 7. سیاست؛ 8. اقتصاد؛ 9. مسائلی درباره انسان و جهان؛ 10. مسائل اجتماعی؛ 11. علم؛ 12. تاریخ؛ 13. مسائل مربوط به بهداشت و سلامت جسم و آرامش روانی؛ 14. مسائل نظامی و یک سلسله مباحث دیگر.

جرعه هایی از جام صحیفه سجادیه

بار خدایا! بر محمد و آل او درود فرست و ایمانم را به کامل ترین ایمان برسان و باورم را بهترین یقین قرار ده و نیّتم را به نیکوترین نیّت ها و کردارم را به بهترین کردارها برسان. بار خدایا! نیّت مرا به لطف خود کامل گردان و باورم را به رحمت خویش پابرجا نما و به قدرت و توانائیت آنچه از من از دست رفته اصلاح فرما. بار خدایا! بر محمد و آل محمد درود فرست و بی نیازم کن از کاری که کوشیدن به آن مرا باز می دارد و وادار مرا به آن چه که فرد از آن سؤال و بازپرسی می نمایی و روزهای مرا در آن چه که برای آنم آفریده ای صرف نما و مرا بی نیاز فرما و روزیت را بر من گشایش ده، و به نگاه کردن گرفتارم مفرما، و عزیز و گرامی ام و به کبر و سربلندی دچارم مکن و مرا برای خود رام ساز و عبادتم را به عجب و خودپسندی تباه مگردان و خیر و نیکی برای مردم را به دست من روان ساز و آن را به منّت نهادن باطل مفرما و خوهای پسندیده را به من ببخش و مرا از به خود نازیدن نگهدار.

امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در صحیفه سجادیه

خداوندا به وسیله ولی خویش (آن امامی که در هر زمان است و زمان خالی از او نیست) کتاب و قوانین و شرایع و سنت های رسولت صلی الله علیه و آله را برپادار و به واسطة او آن چه را از نشانه های دینت که ستمکاران آن ها را نابود کرده اند، دوباره احیا کن و به واسطه او تعرض ستم پیشگان نسبت به راهت را از میان بردار و مشقت و سختی طریقت را توسط او برطرف ساز. خداوندا درود فرست بر دوستان امامان که معترف به مقام والای آن هایند و راه آن ها را می پیمایند و در پی آثار آن ها می رورند. .. و در طاعت آن ها می کوشند و در انتظار روز حکومت آن ها هستند و چشم امید به سوی آنان دارند، درودهایی مبارک و پاک و فزاینده در بامداد و شامگاه.

رساله حقوق امام سجاد علیه السلام

رساله حقوقیه حضرت امام سجاد علیه السلام به خاطر توجه به ماهیت حقیقی انسان در بردارنده نکاتی است که حقوق بشر امروزی به این دلیل که به ماهیت حقیقی انسان توجه نداشته اند از مسائلی که امام سجاد(ع) فرموده اند بسیار دور هستند و چنانچه رساله حقوقیه امام سجاد موردملاحظه قرار گیرد، این تفاوت را به خوبی احساس می کنید. تفاوت مبنایی که ما در مباحث حقوق بشر با غر بی ها داریم در نوع نگاه ما به انسان است. در غرب انسان را موجودی مادی دانسته و اصالتی برای امور معنوی قائل نیستند که از لوازم این نوع نگاه صدور اعلامیه جهانی حقوق بشر است و نسبت به مذهب و باور های دینی بی تفاوت می باشد، تنها مسائلی که در این اعلامیه جهانی مورد توجه شده جنبه مادی و حیوانی انسان را تعمیم می دهد. برخی از موادی که در اعلامیه جهانی حقوق بشر برای انسان ملاحظه شده در نگاه اسلام نه تنها برای انسان بلکه برای حیوانات هم لحاظ شده است؛ به این دلیل که انسان و حیوان برخی نیازهای مادی مشترک دارند که در این قسمت اشتراکات اعلامیه جهانی حقوق بشر با حقوقی که اسلام برای حیوانات ترسیم کرده فراوان است؛ اما اسلام می گوید علاوه بر این حقوقی که شما با نگاه حیوانی برای انسان ترسیم کرده اید باید جنبه انسانیت انسان را هم مد نظر داشته باشید و با توجه به آنها قوانین حقوق بشر را ترسیم کنید.

فصل هایی از رساله حقوق امام سجاد علیه السلام

خدایت بیامرزد! آگاه باش که پروردگار را بر تو حقوقی است که سراپای وجودت را فراگرفته است: در هر جنبش و آرامشت در هر جایگاهی که به آن درآیی و در هر اندامی که آن را حرکت دهی و در هر ابزاری که آن را به کارگیری، از او بر تو حقی واجب است. برخی از این حقوق، بزرگتر از برخی دیگر است و ولاترین حقوق الهی، حق خود حضرت اوست که پاس داشت آن را بر تو واجب کرده است؛ و این حق، بن مایه دیگر حقوق است و هر حقی از آن ریشه می گیرد. سپس حقوقی است که نسبت به اندامهای گوناگونت بر تو واجب کرده و از سرتا قدمت را فراگرفته است؛ چنانکه هریک از اندامهای هفتگانه چشم و گوش و زبان و دست و پا و شکم و آلت که کارها بدانها صورت می بندد، بر تو حقی دارد. خداوند بزرگ، گذشته از اندامها برای کارهایت نیز حقوقی بر گردنت نهاده است، از این رو، نماز و روزه و صدقه و قربانی و دیگر کارهایت بر تو حقی دارد. پس از اینها، حقوق دیگر حق مدارانی است که بر تو حق واجب دارند و از همه واجب تر، حقوق فرادستان توست، سپس حقوق فرودستان و پس از آن حقوق خویشاوندانت.

 

ویژه نامه ولادت حضرت ابوالفضل العباس (ع)

قمر بنی هاشم (ولادت حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام)

حضرت ابوالفضل العباس فرزند امیرالمؤ منین علیهما السلام، در 4 شعبان سال 26 هجری در مدینه به دنیا آمد. مادرش فاطمه کلابیه بود که بعدها با کنیه «ام البنین» شهرت یافت. آن حضرت، قامتی رشید، چهره ای زیبا و شجاعتی کم نظیر داشت و به خاطر سیمای جذابش او را «قمربنی هاشم» می گفتند. در حادثه کربلا، سمت پرچمداری سپاه حسین (ع) و سقایی خیمه های اطفال و اهل بیت امام را داشت. به خاطر فداکاری و جانبازی آن حضرت در روز عاشورا، روز میلادش به نام روز جانباز نامگذاری شده است.

شناسنامه حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام

امام علی علیه السلام بعد از فاطمه زهرا علیهاالسلام طبق وصیت همسر با امامه ازدواج کرد و مدتی بعد در صدد برآمد با یکی از زنان که از خانواده ای شجاع و دلیر باشد، ازدواج کند تا خداوند فرزندی دلیر از وی به او عطا فرماید. به این منظور از برادرش عقیل که در علم انساب تبحّر داشت، خواست بانویی از خاندانی اصیل را برگزیند و خود نیز به خواستگاریش برود. و به این ترتیب بود که برادر بزرگتر برای یافتن و سپس خواستگاری از چنین بانویی به فکر فرو رفت و اندکی بعد به یاد دختری از قبیله ی کلابیه افتاد و گفت با ام البنین کلابیه ازدواج کن که در عرب شجاع تر از پدران او کسی نیست. در پی این اظهار نظر، وی از طرف علی علیه السلام برای خواستگاری ام البنین به نزد قبیله کلابیه رفت و مراسم خواستگاری را انجام داد. هر چند اطلاعی از تاریخ این خواستگاری و ازدواج در دست نیست ولی می توان محدوده زمانی این مراسم را با مراجعه به منابع تاریخی مشخص کرد؛ زیرا می دانیم که تولد حضرت ابوالفضل علیه السلام در چهارم شعبان سال 26 هجری قمری ذکر شده است.

ام البنین، مادر حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام

ام البنین دختر «حرام بن خالد بن ربیعة بن الوحید بن کعب بن عامر بن کلاب» است و مادر بزرگوار او «ثمامه» دختر سهیل بن عامر بن مالک بن جعفر بن کلاب بوده و پدر و مادرش از خاندان بنی کلاب، هستند و دارای خوبیها و صفات خانوادگی مشترک می باشند. ابوالفرج در کتاب مقاتل نام یازده تن از مادران ام البنین را ذکر می کند که همگی دارای نسب پاک و ویژگیهایی شناخته شده در عرب می باشند. مورخان در مورد شرافت نسب ام البنین می نویسند: «تاریخ پدران و داییهای ام البنین را به ما می شناساند و ما دانستیم که آنان از سوارکاران شجاع عرب در جاهلیت بوده و شرافت و آقایی (سیادت) آنها به حدی بوده است که حتی پادشاهان نیز به آن اذعان داشته اند.» فقیه فرزانه و عالم بزرگ، شهید ثانی در باره حضرت ام البنین سلام الله علیها می گوید: «ام البنین از بانوان بامعرفت و بافضیلت بوده و نسبت به حق اهل بیت شناخت کامل داشته و در ولایت و محبت آنان مخلص و پا برجا بود. و او نزد اهل بیت منزلت بالا و وجاهت خاصی داشته است.»

صفحاتی از زندگی نامه حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام

همراهی حضرت ابوالفضل علیه السلام با پدر، فرصتی زرّین در بهره گیری از صفات و فضائل علی علیه السلام در سفر و وطن، حرب و محراب برای او پدید آورد تا در حوادث آینده یکایک این اندوخته های ارزشمند را به کار گیرد و در لحظه های خطر استفاده نماید. مهم ترین رشادت ابوالفضل علیه السلام در این دوران، به خاک افکندن هفت پسر ابوشعثا و پدر خیره سر آنان در نبرد صفّین بود، که نمونه ای از انبوه فضایل وی به حساب می آید؛ لحظه هایی که برق عشق و شوق از سیمای سپاه علی علیه السلام می درخشید و سنگینی و شرمندگی معاویه و همراهانش را در صفّین سر بزیر ساخت. حضرت ابوالفضل العبّاس حدود 15 سال از زندگانی بابرکت خویش را در کنار پدر بزرگوارش حضرت علی علیه السلام گذرانید و بعد از آن هم در سایه لطف و مرحمت امام حسن و امام حسین علیهماالسلام زندگی کرد و همچون عبدی فرمان بردار، در خدمت این دو بزرگوار بود. آری، پدر و مادر گرانقدرش او را این چنین تربیت کرده اند که باید در برابر امام خود، متواضع و مطیع باشد. و چه خوب عباس علیه السلام این معنا را درک نمود! همدلی و همراهی عباس علیه السلام با برادران و شیفتگی او نسبت به سخنان و دستورات پدر و مادرش، نشانه ای صریح از شعور و درک والای او بود، که هر روز بیشتر از گذشته، شهد دانش و دانایی را در کام اندیشه اش شیرین تر می کرد و با آداب و اخلاق اسلامی آشناتر می گشت.

برگ هایی از دفاتر فضائل و مناقب حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام

حضرت عبّاس سلام الله علیه، جمال ظاهر و کمال باطن را جمع کرده بود. وی آن قدر زیبا و نورانی بود که ملقّب به «قمر بنی هاشم» شده بود؛ امام جعفر صادق علیه السّلام، عمویش حضرت عبّاس سلام الله علیه را با وصف عرشی «عبد صالح» می ستوده و می فرمود: «اَلسَّلامُ عَلَیکَ اَیهَا الْعَبْدُ الصّالِحُ». همچنین امام صادق علیه السلام فرموده: «او ایمانی قوی و پر صلابت داشت». و در تعبیر دیگری فرموده است: «او دارای بصیرتی نافذ و عمیق بود». در زیارت ناحیهٔ مقدّسه آمده است: «گواهی می دهم که تو خیرخواه خداوند و رسولش و برادرت بودی». امام سجاد علیه السلام فرمود: رحمت خدا بر عبّاس! پس سوگند به خدا! او از خود گذشتگی کرد و شجاعتش را در جنگ نشان داد و به قلب لشکر زد و لشکریان، گرد او را گرفتند و به زحمتش انداختند و او جانش را فدای برادرش کرد؛ تا این که دستانش قطع شدند؛ پس خدای عزّ و جلّ به جای آن دو دست، دو بال به او داد که با ملائکه در بهشت پرواز می کند؛ همان گونه که به جعفر بن ابیطالب، عنایت کرد و قطعاً برای عبّاس، نزد خدای تبارک و تعالی، مقام و منزلتی است که همة شهیدان در روز قیامت، به آن غبطه می خورند.

الگوهای رفتاری در شخصیت حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام

تمام ویژگی ها و فضایل و کمالات حضرت عباس(ع) شعاعی از یک دایره است؛ دایره ای که بایستی آن را «ولایت پذیری» و اطاعت بی چون و چرا از «ولایت» نام نهاد. به عبارت دیگر تمام ویژگی ها و کمالات ابوالفضل العباس(ع) در پرتو پیروی محض از ولی الله زمان خود یعنی برادرش، حسین(ع) رنگ می گیرد. همین ولایت پذیری است که شالوده اصلی دیگر فضایل و صفات آن بزرگوار را تشکیل می دهد. اگر این اطاعت پذیری از زندگی حضرت عباس(ع) حذف شود، دیگر فضایل حضرتش در بازار الهی قدر و بهایی نخواهند داشت. در حقیقت، پذیرش ولایت حجت زمان و پیروی مطلق از حجت الهی، حرکات حضرت عباس را نه تنها در روز عاشورا، بلکه قبل از آن جهت داد و کرامات حضرتش به عنوان «باب الحوائج» در گشودن گره های کور زندگی متوسلین به آن حضرت، تنها گوشه ای از مزد دنیایی پروردگار به ایشان می باشد؛ طبیعتاً ذخایری که خداوند متعال برای آن بزرگوار در قیامت تدارک دیده است، به تصور ما در نخواهد آمد، و این اجر ولایت پذیری قمر بنی هاشم است.

بر خوان کرامت حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام

آیت الله حاج سید عباس کاشانی حائری نقل می کرد: «روزی در خانه آیت الله العظمی حکیم بودم که کلیددار آستان مقدس حضرت ابوالفضل، علیه السلام، تلفن کرد و گفت: سرداب مقدس ابوالفضل، علیه السلام، را آب گرفته و بیم آن می رود که ویران گردد و به حرم مطهر و گنبد و مناره ها نیز آسیب کلی وارد شود، شما کاری بکنید. آیت الله حکیم فرمودند: من جمعه خواهم آمد و هرآنچه در توان دارم انجام خواهم داد. آنگاه گروهی از علمای نجف از جمله اینجانب به همراه ایشان به کربلا و به حرم مطهر حضرت ابوالفضل العباس، علیه السلام، رفتیم، آن مرجع بزرگ برای بازدید به طرف سرداب مقدس رفت و ما نیز از پی او آمدیم، اما همین که چند پله پایین رفتند، دیدم نشستند و با صدای بسیار بلند که تا آن روز ندیده بودم، شروع به گریه کردند. همه شگفت زده و هراسان شدیم که چه شده است؟ من گردن کشیدم دیدم شگفتا منظره عجیبی است که مرا هم گریان ساخت. قبر شریف حضرت ابوالفضل، علیه السلام، در میان آب مثل جایی که از هر سو به وسیله دیوار بتنی بسیار محکم حفاظت شود، در وسط آب قرار داشت، اما آب آن را نمی گرفت. درست همانند قبر سالارش حسین، علیه السلام، که متوکل عباسی بر آن آب بست اما آب به سوی قبر پیشروی نکرد.

با ادب آموختگان مکتب جانباز کربلا

به منظور گرامی داشت خاطره ایثارگری های جانبازان عزیز، سالروز ولادت با سعادت بزرگ جانباز کربلا، حضرت عباس علیه السلام به عنوان روز جانباز نامیده شده است. جانبازان با الهام از کردار و منش آن بزرگوار، درس فداکاری و شجاعت و وفا آموختند و در عمل نیز آن را به اثبات رسانیدند. این عزیزان در راه دفاع از اهداف مقدس اسلام، تا پای جان ایستادند و با اهدای بخشی از وجود خود، از حریم اسلام محافظت نموده، حماسه ای جاوید آفریدند. آن ها امروز نیز با حضور در صحنه های مختلف سیاسی، فرهنگی، علمی و ورزشی، از ارزش ها و اهداف انقلاب اسلامی دفاع نموده و با عمل به دستورات و احکام الاهی، الگوی شایسته ای برای جوانان و همه مردم انقلابی به شمار می آیند.

در سایه سار شعر

روز میلاد اباالفضل رشید آمده است/یاکه بر خلق زمین، لطف مزید آمده است

بعد میلاد حسین بن علی شمس ضحی/قمری از پی خورشید پدید آمده است

دست پر قدرت اوصف شکن کرببلاست/یاور دین خدا، خصم یزید آمده است

صاحب طلعت زیبا و قدی چون شمشاد/دست پرورده خلاّق مجید آمده است

مادر دهر نزایید و نزاید به جهان/همچو عباس دل آور که وحید آمده است

بر حسین بن علی از کرم حضرت حق/با چنین یار وفادار نوید آمده است

رشحاتی از قلم

نمی دانم جهان این خوشبختی شگرف را مدیون کدام دعای مستجاب بود که خدا، نام متبرک تو را به پیشانی زمین نوشت و سرنوشت آب ها را به سخاوت دستانت سپرد؟ ثانیه های مبارک، مژده آمدنت را بی تاب شدند و هیجان، در بستر تمام رودها شتاب گرفت. از همان لحظه نخستین میلادت، پروانه ها مسیر نگاه لاهوتی ات را تا دورترین شعاع شیفتگی به رقص آمدند و تمام ستاره ها، زیارت خوان چشم هایت شدند. تو آمدی تا خیمه های جوانمردی و غیرت را ستون شوی. انگار خدا کلید تمام قفل های بسته را به کرامت دستان تو سپرده است که به محض شکفتن نامت، عقده ها باز می شود! چهره آسمانی ات، چقدر با روشنان ماه نسبت داشت آن گاه که ماه، بر مدار چهاردهم متوقف می شد! لبخندت، رایحه گل های بهشت را می پراکند در شامه خاک. آیین تو مردانگی است و شیوه ات جان بازی. آقا! لب های فرات، برای بوسیدن لب هایت ترک برداشته است. اگر زمزمه تمام آب های جهان را یک جا جمع کنی، مدح تشنگی سقایی است که عطش لب هایش تمام آب ها را، حسرت به دل گذاشته. تو آمدی و بر پیشانی محرم، نامت روشن و تابناک، طلوع خواهد کرد و از هیبت نگاه حیدری ات، زهره کوه ها آب خواهد شد. تو از دامان شجاعت برخاستی و در آغوش مردانگی بالیدی.

 

 

منبع: شبکه قرآن و معارف سیما


نظر شما :